برخی از حسابداران تصور می کنند که در انتخاب روش ارزیابی موجودی کالا مختارند، اما این کار باید متناسب با نوع کار موسسه باشد. به عنوان مثال در موسسه ای که فعالیت آن فروش مواد غذایی و خوراکی است، چون باید از نظر انبارداری و فروش برای جلوگیری از فاسد شدن کالا حتما باید موادی که اول خریداری شده است، اول هم به فروش برسد، بنابراین ارزیابی موجودی کالا به روش فایفو، متناسب تر از دیگر روش هاست.
-متاسفانه برخی از حسابداران از روش های ارزیابی، به عنوان وسیله ای برای کمتر یا اضافه تر نمایش دادن موجودی پایان دوره و در نتیجه کاهش وافزایش سود موسسه برای تغییر مالیات یا جلب نظر سرمایه گذارها استفاده می کنند.
-در موسسات مواد غذایی و خوراکی ودارویی که به دلیل انقضای مدت مصرف مواد در همان وحله اول، کالای تولیدی باید به فروش برسد، انتخاب روش فایفو الزامی است.
-در موسساتی که با رد و بدل کردن سند مالکیت خرید وفروش انجام می شود، روش شناسایی ویژه برای ارزیابی الزامی است.
-موسساتی که دفعات خرید آنها در انبار های موسسه به صورت درهم یا فله ای نگهداری می شود و الزامی به نگهداری کالا به ترتیب تاریخ ندارند، می توانند از روش میانگین موزون یا متغیر استفاده کنند.
-موسساتی که کالاهای تولیدی و فروش آنها به ترتیب از آخرین تولیدات از انبار خارج و فروخته می شوند و امکان جابجایی کالا در انبار مقدور نمی باشد و کالاهای تولیدی آنها بسیار حجیم است و از ردیف جلو در انبار برای فروش صادر می شود، مانند انبارهای لوازم خانگی، می توانند از روش لایفو استفاده کنند.البته به شرطی که ضرر و زیانی متوجه کالاهای اولیه و قدیمی انبار نشود. برای مثال، تاریخ گارانتی لوازم خانگی اگر برحسب تاریخ تولید آنها باشد، باید در اسرع وقت به فروش برسد.
در روش فایفو، چون نرخ مواد مصرف شده با نرخ روز مطابقت ندارد، در نتیجه بهای تمام شده محصولات با قیمت های جاری بازار مطابقت ندارد، بنابراین استفاده از این روش در زمانی مناسب می باشد که نوسان قیمت مواد در بازار زیاد نباشد.
-در فروشگاه های بزرگ و سوپر مارکت ها که تعداد انواع کالا ها بسیار زیاد است، از نظر هزینه حسابداری، نگهداری حساب های ادواری، برای خرید و فروش کالا مقرون به صرفه است، اما در موسسات تولیدی یا تجاری که تعداد انواع کالا کم می باشد، از روش حسابداری دائمی که اطلاعات بیشتری در اختیار می گذارد، استفاده می شود.
-البته درهر دو روش، گردش موجودی هر کالا از روی کاردکس مشخص است، اما مساله محسابه بهای تمام شده کالا فروش رفته درهر عملیات است و گردش حساب های مالی بیشتر می شود و درهر لحظه قیمت میانگین آماده مصرف در سیستم موجود باشد تا بتوان ثبت های فروش و مصرف را انجام دهیم، اما با وجود نرم افزارهای قدرتمند امروزی، شاید نگهداری حساب ها در روش دائمی مقرون به صرفه تر است.
-در حساب های دائمی موقع فروش؛ حساب فروش به قیمت فروش بستانکار و وجود نقد یا حساب های دریافتی بدهکار می شوند و علاوه بر آن باید یک ثبت دیگر هم انجام شود؛ بهای تمام شده کالا فروش رفته به بهای مواد فروش رفته بدهکار و موجودی کالا بستانکار شود:
روش دائمی) موجودی کالا **
وجوه نقد/ جساب های پرداختی **
بابت خرید کالا
وجوه نقد/ بدهکاران **
فروش **
بهای تمام شده کالای فروش رفته **
کنترل موجودی کالا **
بابت فروش کالا
روشس ادواری) خرید **
وجوه نقد / حساب پرداختی **
بابت خرید کالا
وجوه نقد/بدهکاران **
فروش **
بابت فروش کالا
1) روش Just In Time) JIT - دریافت مواد در همان لحظه نیاز)
روشی که در شرکت تویوتا ژاپن ایجاد شد ودر آمریکا و ژاپن درحال رشد می باشد. این روش نگهداری موجودی جنسی در اول و آخر دوره (انباداری) را حذف می کند و محاسبه هزینه تولید را ساده تر می نماید و چون موجودی پایان دوره ندارد، اطلاعات صحیح تری را بیان می کند و در ضمن از رکود سرمایه جلوگیری می کند و به طور همزمان خرید مواد اولیه و تولید و فروش انجام می گردد. این به این معنی است که مواد خام و اولیه را از فروشندگان به طور مستقیم و به صورت مصرف روزانه تحویل و مستقیما به کارخانه منتقل نموده و از طرف دیگر کالاهای ساخته شده از خط تولید را تحویل می گیرند.
2) روش اقل قیمت موجودی های کالا
-طبق اصول و استاندارد های حسابداری باید قیمت دارایی ها و از جمله موجودی کالا به صورت بهای تمام شده تعیین و در دفاتر منعکس شود، اما در مواردی که قابلیت بهره دهی کالا کمتر از بهای تمام شده آن باشد برای مثال؛ با کاهش شدید قیمت کالا در بازار و عدم احتمال افزایش سریع قیمت آن، عدول از اصل بهای تمام شده مجاز می باشد. بنابراین در موارد تغییر قیمت ها، خرابی ونایابی کالا، که بازیافت کالا کمتر از بهای تمام شده می باشد، اعمال قواعد انتخاب اقل قیمت برای موجودی های کالا لازم است.
-انتخاب اقل قیمت بر اساس مقایسه قیمت بازار و بهای تمام شده کالا صورت می پذیرد و هر قیمت که کمتر باشد، به عنوان بهای موجودی کالا پایان دوره انتخاب می شود.
-در این روش دو اصل حسابداری رعایت خواهد شد:
الف) طبق اصل تطابق هزینه و درآمد، ضرر کاهش قیمت موجودی کالا باعث شناسایی سود به مبلغی کمتر از قبل از انتخاب این روش می شود و زیان کاهش قیمت کالای آخر دوره درهمان دوره از سود کم می گردد.
ب) اصل محافظه کاری رعایت می شود و دارایی ها به کمترین مقدار نشان داده می شوند و موجودی کالا به اقل قیمت افشا می گردد و وضع مالی موسسه، مطلوبیت غیر واقعی را نمایش نخواهد داد.
3) روش های تخمین ارزیابی موجودی کالا
-برای تصمیم گیری صحیح و به موقع، به اطلاعات مالی ماهانه یا 3 ماهه و 6 ماهه نیاز است. به این منظور؛ محاسبه بهای تمام شده موجودی کالا ضرورت پیدا میکند، از طرفی انبارگردانی هزینه زیاد دارد پس بنابراین از مبالغ برآوردی باید استفاده کرد و فقط در پایان سال انبارگردانی شود.
-همچنین هرگاه به علت سرقت، آتش سوزی یا عوامل دیگر، انبارگردانی و صورت برداری عینی از موجودی کالا امکان پذیر نباشد، باید موجودی کالا به روش تخمینی ارزش یابی شود. این روش ها متکی بر مدارک واقعی و مانده حساب های دفتر کل و دفاتر معین شرکت است و با بهای تمام شده متکی بر صورت برداری عینی حاصل از انبارگردانی اختلاف ناچیزی دارد.
-این روش ها عبارتند از:
الف) ارزیابی تخمین موجودی کالا به روش درصد سود ناویژه به فروش خالص
درصد سود ناویژه به فروش خالص در سال های متوالی در تجارت؛ اختلاف های جزیی با یکدیگر دارند( مگر اینکه اختلاف و تغییر اساسی در یکی از عوامل بهای تمام شده ایجاد شده باشد) و درصدی تقریبا یکنواخت است، اما برای اطمینان بیشتر از میانگین 3 سال گذشته متوالی موسسه استفاده می شود. حال با داشتن درصد فوق می توان موجودی کالا پایان دوره را محاسبه کرد.
(فروش خالص ÷ سود ناویژه) * فروش در طی دوره = سود ناویژه مورد انتظار در طی دوره
بهای تمام شده کالا فروش رفته - فروش = سود ناویژه
موجودی پایان دوره - خرید خالص دوره + موجودی کالا اول دوره = بهای تمام شده کالا فروش رفته
بهای تمام شده کالا فروش رفته - خرید خالص دوره + موجودی اول دوره = موجودی کالا در پایان دوره
(سود ناویژه - فروش ) - خرید خالص دوره + موجودی اول دوره = یا
(فروش خالص / سود ناویژه -1) * فروش - خرید خالص دوره + موجودی اول دوره=
ب) ارزیابی تخمینی موجودی کالا با استفاده از درصد خرده فروشی به فروش خالص
-منظور از قیمت خرده فروشی، قیمت تصویب شده برای فروش بدون احتساب تخفیفات است. امکان دارد برخی تخفیف قائل نشوند.
(فروش برمبنای قیمت خرده فروشی ÷ بهای تمام شده کالا آماده فروش) * فروش خالص = بهای تمام شده کالا فروش رفته
فروش - بهای کالا آماده فروش به قیمت خرده فروشی = موجودی پایان دوره به بهای خرده فروشی
(فروش برمبنای قیمت خرده فروشی ÷ بهای تمام شده کالا آماده فروش) * موجودی کالا پایان دوره به بهای خرده فروشی = موجودی کالا پایان دوره
-دستمزد هزینه انجام کار میباشد که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای ساخت محصول؛ پرداخت یا تعهد می گردد. دستمزد از نظر ارتباط با تولید به 2 دسته تقسیم می شود:
الف) دستمزد مستقیم: هزینه دستمزد و کار انجام شده ای است که به صورت مستقیم برای ساخت محصول پرداخت و یا تعهد می شود مانند کارگر پرس کار، کارگر کنترل کننده دستگاه تولیدی و…
ب) دستمزد غیرمستقیم: دستمزد کسانی است که به طورمستقیم در تولید کالا سهیم نبوده بلکه به صورت پشتیبانی خط تولید محسوب می گردند مانند، سرپرستان، سرکارگران، تکنسین های تعمیر و نگهداری دستگاه ها و ماشین آلات و…
حقوق: هزینه نیروی انسانی برمبنای ماه می باشد که اصولا هزینه مربوط به کارمندان و مدیران را حقوق می نامند.
مزد: هزینه انجام کار بر مبنای ساعت، روز، یا مقدار محصول می باشد. از ویژگی آن پرداخت روزانه، هفتگی، و یا 15 روزه آن است و شامل:
الف) ساعت مزدی: براساس میزان ساعات کار انجام شده محاسبه می شود.
ب) کارمزدی: براساس میزان محصول تولید شده محاسبه و پرداخت می گردد.
ج) کارمزد ساعتی: بر اساس مقدار محصول معین در ساعات معین محاسبه و پرداخت می شود.
مزد ثابت: جمع مزد پایه و مزایای ثابت مانند، حق مسکن، حق سرپرستی، مزایای سختی کار و… می باشد.
حقوق پایه: حقوقی که با رعایت قانون کار برای کارگران رسمی و قراردادی که مغایر قانون کار نباشد، برای کارگران قراردادی، جهت انجام کار ساعتی یا تولید یک واحد محصول به صورت ساعتی، روزانه، هفتگی و به طور معمول ماهیانه پرداخت می گردد. اگر مزد کارگر بر اساس تعداد تولید و بدون توجه به ساعات کار انجام شده باشد (پارچه کاری، کارمزدی) در اصطلاح به آن کارمزد می گویند.
دایره کارگزینی: وظیقه تهیه و تدوین آیین نامه های استخدامی منطبق با قانون کار را عهده دار می باشد.
دایره زمان سنجی: وظیفه بررسی و محاسبه زمان استاندارد لازم برای ساخت یک واحد محصول را عهده دار می باشد.
دایره برنامه ریزی تولید:برنامه تولیدی را برای هر سفارش، دایره و یا مرحله تولید تهیه می کند، تا امکان مقایسه هزینه های واقعی دستمزد با بودجه دستمزد فراهم گردد و با بررسی، برنامه ریزی، انحراف کارایی کارگران بررسی شود که ناشی از کمبود مواد اولیه، خرابی ماشین آلات و یا … می باشد.
دایره حقوق و دستمزد: وظیفه تهیه و تنظیم لیست حقوق و دستمزد و تعیین مبلغ ناخالص حقوق و دستمزد را عهده دار می باشد.
دایره حسابداری بهای تمام شده:مدارک و اطلاعات را از دوایر مربوطه دریافت و ساعت کار کارگر و هزینه مربوط را به هر سفارش و مرحله تولید منعکس می کند.
دایره ثبت اوقات کار: وطیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به اوقات کار انجام شده درهر یک از سفارشات؛ مراحل تولید و یا محصولات را عهده دار است تا دستمزد اختصاص داده شده به هر سفارش یا محصول تعیین گردد.
الف) کارت ساعت (کارت حضور و غیاب):شروع و خاتمه کار کارکنان در هر روز و ساعات اضافه کاری آنها را نمایش می دهد.
ب) کارد اوقات کار: در بر دارنده اطلاعاتی در مورد نوع کار انجام شده و اوقاتی که کارگر برای ساخت و تکمیل هر سفارش صرف کرده است، می باشد.
نکته) طبق تبصره 1 ماده (51) قانون کار، کار فرما با توافق کارگران یا نماینده آنها؛ می تواند ساعات کار را در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر (یعنی 8 ساعت در روز) و در دیگر روزها، اضافه بر آن تعیین کند، مشروط بر آنکه مجموع ساعات کار در هر هفته از 44 ساعت تجاوز نکند.
قرارداد: تعداد روزهای سال 365، تعداد هفته ها52، تعداد روز، ماه در محاسبات پیش فرض 30 روز، تعداد ماه در سال 12 می باشد. بنابراین اگر ماه 31 یا 29 روز بود و یا سال 366 روز شد، مزایایی مثل حق مسکن و بن که ماهانه هستند، تغییری ندارد، اما اقلامی که روزانه می باشند مانند دستمزد روزانه بر مبنای همان تعداد روزهای ماه محاسبه می شود، یعنی به جای 30 روز برمبنای 31 یا 29 روز محاسبه می گردد.
1) محاسبه برمبنای هفته- سال: 191 = 190/66 = 12/ (52*44) ساعت
2) محاسبه بر مبنای روز - سال: 191 = 191/19 = 12/ (365 * (44/7)) ساعت
3) محسابه برمبنای روز - ماه: 189 = 188/85 = 30 * (44/7) ساعت
نکته) همان گونه در فوق ملاحظه می شود، تعداد تعطیلی های ماهانه، منظور نشده؛ در حالیکه در ماه هایی که تعطیلی بیشتر دارند، مسلما ساعات کارکرد الزامی مقرر نیز به نسبت آن، کاهش می یابد. در ضمن کارکرد هفته 44 ساعت الزامی است. با توجه به آنکه در هفته، 6 روز کاری داریم، بنابراین برای هر روز 7/33 ساعت معادل 7 ساعت و 20 دقیقه کارکرد خالص (یعنی پس از کسر استراحت و ناهار و …) داریم.
-طبق قانون کار، کارفرما می تواند متناسب با نیاز و شرایط خود، نحوه کارکرد 44 ساعت در هفته را به صورت دیگری مقرر نماید برای مثال 5 روز، 8 ساعت کارخالص به علاوه پنجشنبه ها 4 ساعت کارکرد و یا همان 6 روز در هفته هر روز 7 ساعت و 20 دقیقه خالص.
7/33 = 6 ÷ 44 مفید ساعات کاری هر روز غیر تعطیل
7/33 * تعداد روزهای غیر تعطیل ماه = کل تعداد ساعات ماهانه الزامی ⇒
برای مثال اگر در فروردین ماه 10 روز تعطیل رسمی باشد، داریم:
154= (10 - 31) * 7/33 ساعات الزامی انجام کار در ماه
و اگر در تیر ماه فقط همان 4 روز جمعه تعطیل رسمی باشد، داریم:
198 = (31-4) * 7/33 ساعات الزامی انجام کار در ماه
-همانطور که ذکر شد، هفته ای 44 ساعت کارکرد، منظور 44 ساعت کار مفید می باشد نه کار ناخالص، یعنی اگر 6 روز هفته کارگری روزانه 1 ساعت برای ناهار و استراحت وقت صرف کند کارکرد هفتگی او باید 50 ساعت کار باشد تا حداقل قانون کار مشمول وی شود یا برای مثال اگر ساعات کار وی ساعات 12-8 و 17-13 می باشد و مابین آن به منزل می رود، باید پنجشنبه 4 ساعت کارکرد داشته باشد تا 44 ساعت وی تکمیل گردد و مشمول حداقل های قانون کار باشد.
-همچنین می تواند 6 روز هفته، 8 ساعت ناخالص با احتساب 40 دقیقه برای استراحت و ناهار وقت صرف کند، در این صورت نیز همان 44 ساعت هفتگی، کار مفید وی است. البته اگر برای تکمیل 44 ساعت کارکرد الزامی، روز تعطیل به کار مشغول شود، از این جهت که اضافه کار نداشته باشد مشمول اضافه کاری نیست، ولی چون در روز تعطیل به کار مشغول بوده، فوق العاده اضافه کاری به وی تعلق می گیرد.
-برای روشن تر شدن موضوع، فرض کنید دستمزد روزانه 73300 ریال است. بنابراین هرساعت کار عادی 10/000 می باشد. هرساعت اضافه کاری (مازاد 44 ساعت مقرر) برابر 14/000 = 40% + 10/000 است ولی فوق العاده آن برابر 4000 + 40% * 10/000 ریال است.
ماده 37 قانون کار: در ماه های 31 روزه، مزد باید براساس 31 روز محاسبه و پرداخت گردد.
روز کاری: کار انجام شده در فاصله زمانی بین 6 صبح الی 10 شب میباشد.
شب کاری: کار صورت گرفته در فاصله زمانی بین 10 شب الی 6 صبح روز بعد.
نوبت کاری: وقتی کارگران در دو یا سه نوبت به طور متناوب کار کنند برای مثال صبح وعصر یا صبح و عصر و شب یا صبح و شب، به این نوع کار نوبت کاری گویند.
فوق العاده نوبت کاری: صبح و عصر 10%، صبح و عصر وشب 15%، صبح وشب یا عصر وشب 22/5% میباشد. به کارگران شب کاری غیرنوبتی؛ فوق العاده شب کاری معادل 35% علاوه بر مزد ساعات کار عادی تعلق می گیرد. اگر قسمتی از کار شب انجام شود، کار مختلط محسوب می شود و به آن قسمت از کار که در شب انجام می گردد، 35% مزد اضافه بر ساعات عادی تعلق می گیرد.
-فوق العاده شب کاری و اضافه کاری؛ به حساب هزینه سربار منظور می شود. بدین معنی که مزد ساعت عادی به حساب دستمزد مستقیم منظور می گردد و 35% فوق العاده آن به حساب سربار منظور می شود.
فوق العاده اضافه کاری: نرخ فوق العاده اضافه کاری 40%، علاوه بر مزد ساعتی کار عادی می باشد. ساعات اضافه کاری مجاز روزانه در صورت موافقت کارگر، حداکثر 4 ساعت و در مواقع اضطراری حداکثر 8 ساعت است.
- نوبت شیفت صبح از 6 صبح الی 14 ظهر، نوبت شیفت عصر، از 14 ظهر اب 22 شب و نوبت شیفت شب از 22 شب الی 6 صبح فردا می باشد.
مزد کار در تعطیلات رسمی:در روزهای جمعه؛ روز جهانی کارگر(11 اردیبهشت)؛ اعیاد نوروز، قربان، مبعث، ودیگر تعطیلات رسمی کشور، کارکردن مشمول 40% فوق العاده تعطیل کاری می باشد؛ یعنی ساعت کار وی به عنوان اضافه کار محسوب می گردد.
-اگر بنا به ضرورت و شرایط کاری، جای تعطیلی جمعه و روزکاری هفته جابجا شود و کارگر به جای روز دیگری در هفته، در روز جمعه کارکند، علاوه بر 40% فوق العاده جمعه کاری، از یک روز تعطیلی غیر جمعه با استفاده از مزد نیز باید استفاده کند. البته در این حالت که کارگر در عوض تعطیلی جمعه از تعطیلی یک روز دیگر هفته استفاده می کند، اضافه کار محسوب نمی شود بلکه فقط 40% به نرخ کارکرد روز کاری او اضافه می گردد.
-فوق العاده مزد تعطیلات رسمی و اضافه کاری جزو هزینه سربار است، برای مثال اگر مزد یک ساعت کار عادی 10/000 ریال باشد، مزد هر ساعت اضافه کاری جمعه برابر 14/000 ریال است که 10/000 ریال دستمزد مستقیم است و 4/000 ریال فوق العاده آن جزو هزینه سربار است. اما اگر کار در جمعه درقبال تعطیلی مثلا دوشنبه باشد، یعنی دوشنبه تعطیل رسمی نباشد، کارنکند و در عوض جمعه کارکند، فقط 4/000 ریال فوق العاده آن ساعات کار به حقوق ماهانه او اضافه می شود.
-درصورت کار کردن در روز جمعه، یک روز وسط هفته، به عنوان تعطیل هفتگی محسوب می شود و اگر تمام ایام هفته بعد را نیز به کار مشغول بود، یک روز اضافه کاری محسوب می شود. البته طبق قانون کار بایستی کارگر حداقل یک روز هفته تعطیل باشد، زیرا کارکردن تمام ایام هفته، موجب تحلیل نیروز کار و خلاف قانون کار است، حتی اگر خود کارگر به آن راضی باشد. البته به ضرر خود کارفرما می باشد، زیرا کارگر با حداقل بازدهی به انجام وظیفه می پردازد.
مزد مرخصی استحقاقی: هرکارگر در سال به ازای 12 ماه کار، استحقاق استفاده از یک ماه مرخصی استحقاقی به مزد کامل را دارد، یعنی به ازای هرماه 2/5 روز، البته این تعریف با احتساب 4 جمعه درسال می باشد، یعنی 4 جمعه به علاوه 26 روز غیرتعطیل در مجموع 30 روز.
-اگر در ایام مرخصی استحقاقی کارگر، تعطیلات رسمی پیش آید، جزیی از مرخصی استحقاقی نیست اما از 52 جمعه درسال، 4 روز آن جزو مرخصی استحقاقی و 48 روز جزو تعطیلات رسمی می باشد. یعنی به طور خالص 26 روز غیرتعطیل، حق مرخصی می باشد. برای کارگاه های زیر ده نفر؛ مرخصی سالانه استحقاقی به جای 26 روز، 21 روز است. برای مشاغل سخت و زیان اور طبق تشخیص اداره کار، به جای 4 هفته، 5 هفته مرخصی استحقاقی یعنی 31 روز غیرتعطیل، در نظر گرفته شده است. حداکثر 9 روز از مرخصی را میتوان برای سال بعد ذخیره نمود.
-در صورت عدم استفاده از حق مرخصی، مزد مرخصی استحقاقی برابر نرخ کارکرد عادی است که باید پرداخت شود، اما چون علاوه بر دستمزد طبیعی است، باید به هزینه سربار منتقل شود. (برای مثال فوق العاده اضافه کاری و تعطیل کاری )مانند این است که کارگر 11 ماه کارکند و 12 ماه حقوق بگیرد این یک ماه حقوق جزو سربار است.
مرخصی استعلاجی: مرخصی در ایام بیماری کارگران که بیش از 3 روز به طول بیانجامد با تایید سازمان تامین اجتماعی، جزو سابقه کاری کارگر محسوب می شود و غرامت دستمزد روزهای غیرتعطیل این مدت، توسط سازمان تامین اجتماعی پرداخت می شود. زمان مرخصی زایمان، 90 روز است که سعی شود حداقل 45 روز پس از زایمان باشد. در صورت چنو قلو زایی، 14 روز به زمان فوق اضافه می گردد. در ضمن باید هر 3 ساعت، نیم ساعت حق شیر دادن به نوزاد داده شود که جزو کار آنها محسوب می شود. البته اگر استفاده نکند قابل بازخرید یا محاسبه در اضافه کاری نمی باشد.
-درصورت کار کمتر از 1 سال، تمام مزایا به نسبت مدت کار، باید محاسبه و پرداخت شود. ازجمله عیدی، سنوات خدمت، حق مسکن، حق عائله و … یعنی اگر برای مثال 6 ماه آمده به اندازه 6 ماه از یکسال،(½) عیدی و سنوات تعلق می گیرد.
پاداش عیدی و سنوات سالانه:به هر کارگر بابت یکسال کارکرد برابر 60 روز حقوق پایه عیدی و پاداش سالانه و همچنین برابر 30 روز حقوق پایه، سنوات تعلق خواهد گرفت. برای کارکرد کمتر از 1 سال به نسبت آن محاسبه خواهد شد. اگرچه پاداش و عیدی سالانه کارگرانی که به صورت مستقیم روی خط تولید کار می کنند، باید هزینه دستمزد مستقیم محسوب شود، زیرا همچون دستمزد، به طور پیوسته و با میزان مدت کار، محاسبه می شود. اما درعمل از نظر سهولت محاسباتی، سربار تلقی می شود.
-از آنجا که پرداخت مبلغ پاداش سالانه در آخرین ماه دوره مالی انجام می گردد، بهتر است در طول دوره مالی ذخیره گرفته شود و به طور یکنواخت به محصولات دوره سرشکن شود برای اسن منظور خواهیم داشت:
الف) کنترل حقوق و دستمزد **
ذخیره عیدی و پاداش **
ثبت عیدی هرماه به حساب ذخیره پاداش
ب) کنترل سربار اداری و تشکیلاتی **
کنترل سربار ساخت **
کنترل سربار توزیع و فروش **
کنترل هرینه حقوق و دستمزد **
تسهیم پاداش ماه اول برحساب های سربار
پ) ذخیره مرخصی **
وجوه نقد **
پرداخت دستمزد ایام مرخصی کارکنانی که ار حق مرخصی استفاده نکرده اند
فوق العاده ماموریت: ماموریت در حالتی گفته می شود که کارمند جهت انجام کار؛ حداقل از محل کارگاه اصلی 50 کیلومتر فاصله گرفته باشد یا حداقل یک شب در محل ماموریت توفق نماید. البته به شرطی که شغل کارگر رانندگی و کار درسفر نباشد.
-فوق العاده آن حداقل برابر مزد مبنای روزانه است و بیشتر از آن توافقی می باشد. وسیله یا هزینه رفت و برگشت و هزینه های اقامت و دیگر هزینه ها درحد متعارف برعهده کارفرماست.
محاسبه و پرداخت دستمزد در واحدهای تولیدی به یکی از 3 روش زیر انجام می شود:
الف) روش روزمزد: بدون توجه به نتیجه کار و با معیار 8 ساعت کارعادی روزانه صورت می گیرد، مانند کنترل کننده دستگاه ها، کارگران انبار و کلیه کارگرانی که حقوق آنها به میزان تولید بستگی ندارد.
ب) روش کارمزدی: محاسبه و پرداخت برای انجام کار معین و بدون توجه به مدت انجام کار می شود مانند بناها، یا کارگرانی که برحسب قطعه تولیدی حقوق می گیرند که البته استاندارد تولید باید به گونه ای باشد که برای یک کارگر معمولی به نسبت ساعات کاری عادی، حقوق و مزایا کمتر از حداقل قانونی نشود.
پ) روش طرح های تشویقی: ترکیبی از دو روش ذکر شده می باشد، در این روش یک حداقل دستمزد ساعتی درنظر گرفته می شود، وقتی تولید از میزان سقف استاندارد بالا رود مشمول طرح های تشویقی خواهد بود، که در این طرح معمولا بهره وری تولید افزایش می یابد.
الف)طرح پاداش صدرصد: ابتدا زمان استاندارد برای تولید یک واحد محصول یا ساخت یک سفارش باید به وسیله مهندسی تولید تعیین شود و طرح های تشویقی متناسب با ساعات کار استاندارد می باشد.
مثال) دایره زمان سنجی، زمان استاندارد برای ساخت 80 واحد از یک محصول معین را 1 ساعت تعیین نموده است. اگر یک نیروی انسانی در مدت 8 ساعت، تعداد 760 واخد از این محصول را تولید کند، طبق طرح تشویقی پاداش صددرصد اگر نرخ هر ساعت 1200 ریال باشد داریم:
11/400 = 1200 * 9/5 = دستمزد تولید ⇒ ساعت 9/5 = 80 ÷ 760 میزان تولید استاندارد به ساعت
ب) طرح تشویقی پارچه کاری مستقیم:دراین طرح به نیروی انسانی که تولیدش کمتر از میزان استاندارد تعیین شده در ساعت باشد، حداقل دستمزد ساعتی پرداخت می گردد و کارگرانی که میزان تولیدشان در ساعت، از استاندارد تعیین شده بالاتر باشد مشمول دستمزد بیشتری خواهد بود.
-این طرح زمانی موثر می باشد که کارگران بتوانند با استفاده از امکانات موجود، میزان تولید خود را افزایش دهند و چنانچه تولید به صورت مکانیزه انجام گیرد، افزایش تولید به نوعی از عهده کارگران خارج بوده و طرح فوق چندان کاربردی ندارد. در ضمن با به کارگیری ماشین آلات جدید، در تعداد تولید استاندارد در ساعت، و نرخ دستمزد باید تجدید نظر به عمل آید.
مثال) دایره زمان سنجی، زمان لازم برای ساخت یک واحد محصول را 4 دقیقه تعیین نموده است. اگر نرخ هرساعت کار 5/625 ریال باشد، نرخ پارچه کاری برابر است با:
15 = 4 ÷ 60 تعداد محصول در ساعت
-در صورتی که کارگری درهر ساعت 20 واحد تولید کند داریم:
5 = 15 - 20 اضافه تولید هرواحد در ساعت
دستمزد اضافه تولید + حداقل دستمزد ساعتی = دستمزد استحقاقی در ساعت
7500 = 375 * 5 + 5625 ⇒
حال با ثابت بودن سربار ثابت کارخانه و برخی هزینه های عمومی، با کاهش هزینه های تبدیل یک واحد محصول ، در سطح بالای تولید مواجه هستیم.
پ) طرح تشویقی پاداش دسته جمعی:در اغلب واحدهای تولیدی، ساخت محصول به صورت دسته جمعی انجام می شود. ازجمله شرکت های پیمانکاری مانند احداث جاده ها، پل، ساختمان و … که تکلیف کار یک کارگر گروه، امکان پذیر نمی باشد، برای مثال ، گروه ساختمانی شامل جوشکار، لوله کش، برق کار، سیم کشی و نماکار و… در این طرح پاداش تعلق گرفته به گروه به علت تولید بیش از استاندارد، با درنظر گرفتن نرخ پایه دستمزد بین کارگران تقسیم می شود.
کاهش ضایعات تولید
کاهش تاخیر و غیبت کارگران
تفاهم و همکاری بیشتر افراد گروه کاری
کاهش هزینه های مربوط به کنترل و نظارت و سرپرستی و درنهایت افزایش تولید بیش از میزان استاندارد.
اوقات تلف شده: طبق قانون کار؛ هرکارگر موظف به انجام 24 ساعت کار مفید درهفته است . چنانچه کارگر به دلایل غیرموجه، از انجام کار خودداری کند، حق دریافت دستمزد استحقاقی خود را نخواهد داشت اما اگر کارگر آماده به کار باشد و کارفرما قادر به ارجاع کار به او نباشد، کارگر دستمزد استحقاقی خود را خواهد داشت.
-هزینه دستمزد اوقات تلف شده به عللی از قبیل خرابی ماشین آلات، نرسیدن مواد اولیه به قسمت تولید، قطع جریان برق و … می باشد، این دستمزد اگرچه جزو هزینه های مستقیم تولید است اما در زیر مجموعه ای از هزینه های سربار کارخانه به منظور کنترل بیشتر هزینه ها، منظور می گردد.
مثال) متوسط دستمزد ساعتی یک گروه کارگران، 750 ریال می باشد. در یک هفته در مجموع 660 ساعت کارکرده اند که 45 ساعت آن اوقات تلف شده بوده است ؛ خواهیم داشت:
615 = 45 - 660
461/250 = 750 * 615
33/750 = 750 * 45
حساب کنترل کالا در جریان ساخت (دستمزد مستقیم) 461/250
حساب کنترل سربار ساخت (اوقات تلف شده) 33/750
حساب کنترل حقوق و دستمزد 495/000
ثبت دستمزد مستقیم و اوقات کار تلف شده