Shape

قیمت گذاری انتقالات داخلی

قیمت گذاری انتقالات داخلی

هنگامی که بین بخش های مختلف واحدتجاری انتقالات داخلی کالا صورت می گیرد، برای ارزیابی بهتر عملکرد مدیران بخش های مختلف این گونه رویدادهای مالی مانند رویدادهای مالی خارجی شناسایی و قیمت گذاری شده و نهایتا در حساب ها ثبت می شود و به این شکل می توان بخش های مختلف موسسه را ارزیابی نمود.

قیمت گذاری انتقالات داخلی

 

قیمت انتقالی

مبلغی که یک بخش موسسه در ازای فروش محصولات یا خدمات خود به بخش های دیگر مطالبه می کند، قیمت انتقالی گویند. این قیمت انتقالی بر سود هر دو بخش تاثیر خواهد داشت، بنابراین در این قیمت گذاری باید اهداف بخش های مختلف واحدتجاری با اهداف کلی موسسه هماهنگ باشد و استقلال بخش و آزادی عمل مدیران را تامین نماید.

مثال)شرکت امیر دارای بخش های کاملا مجزا می باشد و ارزیابی عملکرد بخش های مختلف بر اساس سود عملیاتی و نرخ بازده سرمایه به کار گرفته شده ارزیابی می شود. بخش (الف) پایین تر از سطح فعالیت عادی، فعالیت می کند. بخش (ب) پیشنهادی مبنی بر خرید 1000 قطعه به قیمت هر قطعه 4000 ریال به بخش (الف) ارائه می کند. هزینه های متغیر هر قطعه در بخش (الف) برابر 3000 ریال می باشد. بخش (الف) این پیشنهاد را رد و قیمت 4500 ریال برای هر قطعه را به بخش (ب) ارائه می کند. در نهایت بخش (ب) نیاز خود را از بیرون شرکت و به بهای هر قطعه 3500 ریال تهیه می کند. مطلوب است تعیین اثر رد پیشنهاد بخش (ب) توسط بخش (الف) بر سود و زیان کل شرکت.

پاسخ)سود از دست رفته ای که به شرکت تحمیل می شود برابر است با:

                                                                                                         500/000 = (3000 - 3500) * 1000 = زیان شرکت

در نتیجه عملکرد هر دو بخش جمعا 500/000 ریال خسارت به شرکت وارد شده است. سود و زیان هر بخش بدین ترتیب می باشد:

                                                                                                  (1/500/000) = (3000 - 4500) * 1000 = زیان بخش (الف)

                                                                                                      1/000/000 = (3500 - 4500) * 1000 = سود بخش (ب)  

                                                                                                    (500/000)  = زیان نهایی شرکت

همان طور که ملاحظه می شود، برای قیمت گذاری و خریداری از بیرون یا از داخل شرکت، باید تاثیر این انتخاب بر سود و زیان کل شرکت هم بررسی شود و فقط به منافع یک بخش خاص توجه نشود.

روش قیمت گذاری انتقالات داخلی

1) قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای بازار

2) قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای بهای تمام شده 

3) قیمت گذاری بر مبنای هزینه یابی جذبی کامل 

4) قیمت گذاری برمبنای هزینه ها به علاوه چند درصد 

5) قیمت گذاری برمبنای هزینه های استاندارد یا واقعی)

6) قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای توافق طرفین

7) قیمت گذاری اختیاری انتقالات داخلی              

روش قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای قیمت بازار

این روش برای کالاهای نیمه ساخته که در عمل بازاری برای آن وجود ندارد، مناسب نمی باشد ولی قیمت بخش فروشنده دارای ظرفیت بلا استفاده باشد، هر قیمتی که بالاتر از هزینه های متغیر تولید و پایین تر از قیمت پیشنهادی فروشنده بیرونی باشد، به نفع هر دو بخش می باشد اما اگر ظرفیت بلااستفاده وجود نداشته باشد، حداقل قیمت انتقالی از رابطه زیر بدست می آید:

                             حاشیه فروش تحصیل نشده هر واحد در مقایسه با بازار + هزینه متغیر ساخت هر واحد = حداقل قیمت انتقالی 

- توجه شود اگر واحد تولید دارای ظرفیت خالی نباشد، باید حاشیه فروشی که تحصیل نشده جبران شود. اما اگر شرکت دارای ظرفیت خالی باشد حاشیه فروش تحصیل نشده ای وجود ندارد بنابراین به همان قیمت هزینه متغیر منتقل می گردد.

مثال)با در نظر گرفتن اطلاعات مثال شرکت امیر، با فرض اینکه بخش (الف) بتواند کالای خود را به بهای هر واحد 3500 ریال در بیرون از شرکت به فروش برساند، مطلوبست تعیین قیمت مناسب برای انتقال داخلی با فرض اینکه:

1) بخش (الف) دارای ظرفیت بلااستفاده باشد

2) بخش (الف) در سطح ظرفیت عادی فعالیت کند.

پاسخ) 

1) با توجه به اینکه بخش (الف) دارای ظرفیت بلااستفاده باشد، هزینه فرصت از دست رفته انتقال کالا به بخش (ب) به جای انتقال آن به بیرون شرکت صفر خواهد بود. بنابراین در این حالت قیمت مناسب همان 3000 ریال خواهد بود. البته باید توجه داشت که تولید و انتقال کالا توسط بخش (الف) به بخش (ب) به بهای تمام شده تفاضلی (3000 ریال) با عدم تولید آن برای بخش (الف) تفاوتی نخواهد داشت اما برای کل شرکت تفاوت ایجاد می کند، زیرا واحد (ب) هر واحد کالا را 500 ریال ارزان تر تهیه کرده است.

2) با توجه به اینکه بخش (الف) در سطح ظرفیت عادی فعالیت دارد و دارای ظرفیت خالی نمی باشد، در صورت انتقال کالا به بخش (ب) باید از فروش ان به بیرون از شرکت صرف نظر کرد و در این حالت هزینه فرصت معادل 500 ریال را از دست خواهد داد. بنابراین در این حالت، قیمت مناسب برای انتقال داخلی 3500 ریال خواهد بود تا واحد (الف) زیان نداشته باشد. در این شرح تولید برای واحد (ب) تفاوت قیمتی بین خرید از داخل یا بیرون نیست.

- هزینه فرصت از دست رفته برابر حاشیه فروشی می باشد که می توانست به جای انتقال به بخش (ب) از فروش آن به بیرون شرکت تحصیل نماید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بخش (الف) در حالت اول که پایین تر از سطح ظرفیت عادی فعالیت می نماید، از انتقال کالا به بخش (ب) حاشیه فروشی بدست نمی آید، و در حالت دوم نیز حاشیه فروش در صورت انتقال به بخش (ب) یا فروش ان به بیرون یکسان خواهد بود ولی این انتقال داخلی از دیدگاه کلی شرکت، مطلوبیت دارد. در زیر دو حالت در نظر گرفته شده است:

الف) قیمت گذاری انتقالی در صورت فعالیت در پایین تر از سطح ظرفیت عادی

فرض کنید ظرفیت شرکت بیشتر از تولید فعلی باشد و بنابراین ظرفیت خالی وجود دارد و همچنین کل هزینه های متغیر ساخت در بخش های (الف) و (ب) مبلغ 10/000 ریال باشد (شامل 3/000 ریال در بخش (الف) و 7/000 ریال در بخش (ب)).مدیریت بخش (ب) سفارشی به مبلغ 10/200 ریال از بیرون دریافت کرده است، چون با پذیرفتن سفارش، 200 ریال سود عاید شرکت می شود، باید سفارش را قبول کرد. توجه شود اگر تا به حال بخش (الف) بابت انتقال کالا به بخش (ب)، 3500 ریال دریافت می نموده. در این صورت مدیریت در تصمیم گیری برای سفارش مذکور مجموع هزینه های متغیر محصول نهایی را به اشتباه 10/500 ریال در نظر خواهد گرفت. بنابراین از قبول سفارش مذکور صرف نظر خواهد شد. در حالی که 500 ریال مذکور سود ظاهری بین دو بخش شرکت است و در واقع وجود ندارد ولی 200 ریال سود از خارج شرکت عاید خواهد شد.

ب) قیمت گذاری انتقالی در صورت فعالیت در سطح ظرفیت عادی

با استفاده از مطالب مندرج در بند (الف) و با فرض اینکه در سطح ظرفیت عادی فعالیت می کند و ظرفیت خالی برای انجام هر دو سفارش درونی و بیرونی ندارد، باید فقط یکی از دو سفارش درونی یا بیرونی پذیرفته شود. چرا که شرکت در صورت فروش قطعه ساخته شده به درون شرکت، حاشیه فروشی معادل 500 ریال تحصیل خواهد نمود. حال آنکه در صورت فروش محصول نهایی به قیمت 10/200 ریال حاشیه فروش شرکت 200 ریال خواهد بود. (200 = 10/000 - 10/200)

روش قیمت گذاری داخلی برمبنای بهای تمام شده

در قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای قیمت بازار، برخی کالا ها مانند کالا های نیمه ساخته ممکن است در بیرون از شرکت قیمت فروش مشخصی نداشته باشند، بنابراین واحدهای تجاری در این قبیل موارد می توانند از سیاست قیمت گذاری انتقالی بر مبنای بهای تمام شده استفاده نمایند. همچنین در بعضی از شرکت ها به دلیل پایین بودن نقل و انتقالات داخلی، ممکن است استفاده از سایر روش های قیمت گذاری غیر از روش قیمت گذاری برمبنای بهای تمام شده روش اقتصادی نباشد.

روش قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای هزینه یابی جذبی کامل

با استفاده از این روش حاشیه فروش برای بخش فروشنده برابر مابه التفاوت هزینه های جذبی کامل و هزینه های متغیر خواهد بود، بنابراین بخش فروشنده انگیزه لازم برای انتقال داخلی را خواهد داشت. همچنین در صورتی که کالای انتقالی علاوه بر هزینه های متغیر نیازمند هزینه های دیگر باشد که هزینه ثابت باشند، هزینه جذبی کامل برای تعیین قیمت انتقالی معقول تر خواهد بود.

- از جمله معایب این روش می توان به انتقال عدم کارایی بخش فروشنده به بخش خریدار اشاره نمود که مشکلات زیادی برای تفکیک انحرافات منتقل شده به بخش خریدار ایجاد خواهد کرد.

روش قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای هزینه ها به علاوه چند درصد

زمانی که قیمت عینی بازار برای کالا وجود نداشته باشد، این روش جایگزین مناسبی برای قیمت بازار محسوب می شود.

روش قیمت گذاری بر مبنای هزینه های استاندارد و یا واقعی

اگر انتقال بر مبنای هزینه های واقعی صورت بپذیرد انحرافات نامساعد بخش فروشنده به بخش خریدار منتقل خواهد شد، که تفکیک کردن انحرافات مذکور کار ساده ای نخواهد بود و بهتر است از هزینه های استاندارد استفاده گردد. اگر هزینه های استاندارد برآورد صحیحی از هزینه ها نباشد و یا اینکه هزینه های استاندارد به موقع نباشد، استفاده از هزینه های واقعی مناسب تر است.

روش قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای توافق طرفین

در این نوع قیمت گذاری، مدیران بخش های فروشنده و خریدار تقریبا در وضعیتی مشابه با مدیران دو شرکت مستقل در مورد قیمت انتقالی با یکدیگر به بحث و تبادل نظر می پردازند. از مزایای این روش می توان به حفظ استقلال و اعطای حداکثر آزادی و اختیار عمل به مدیران بخش های مختلف اشاره نمود. گرچه این مذاکرات وقت گیر می باشد و همچنین ممکن است در این میان، اهداف کلی شرکت در حاشیه قرار گیرد.

روش قیمت گذاری اختیاری انتقالات داخلی

در این روش قیمت انتقالات داخلی با تشریک مساعی بخش های فروشنده و خریدار در سطحی تعیین می شود که از لحاظ منافع کلی واحد مناسب تشخیص داده می شود. در این روش بخش های فروشنده و خریدار، بر تصمیم گیری نهایی کنترلی ندارند و با تغییر قیمت های انتقالی به راحتی می توان عملکرد یک بخش را بسیار خوب یا بسیار ضعیف نمایش داد.

روش قیمت گذاری دوگانه انتقالات داخلی

در این روش قیمت گذاری بخش های فروشنده و خریدار از یک قیمت واحد برای قیمت گذاری انتقالات داخلی استفاده نمی کنند. هدف این روش ایجاد سود متعارف برای بخش فروشنده و در نظر گرفتن هزینه برای بخش خریدار می باشد و طریقه عمل به این صورت می باشد که برای بخش فروشنده قیمت گذاری انتقالی را بر مبنای هزینه ها به علاوه چند درصد و برای بخش خریدار بر مبنای هزینه، ثبت های لازم صورت می گیرد. تقاوت بین هزینه و هزینه به علاوه چند درصد، در یک حساب جداگانه و به شکل متمرکز ثبت می شود.

                                                    

 

  • اشتراک گذاری: