-درآمدها و هزینه ها تنها درمواردی درصورت سود و زیان دوره انعکاس نمی شوند که به موجب استانداردهای حسابداری به طور مستقیم به حقوق صاحبان سرمایه منظور می شوند.(بند 3)
-تمرکز اصلی صورت سود و زیان دوره بر روی درآمدها و هزینه های عملیاتی می باشد.(بند 6)
-صورت سود و زیان جامع باید موارد زیر را به ترتیب نشان دهد:(بند 2)
الف)سود یا زیان خالص دوره طبق صورت سود و زیان
ب)سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده به تفکیک
ج)تعدیلات سنواتی
نکته:هرگاه اجزای صورت سود و زیان جامع محدود به سود یا زیان خالص دوره و تعدیلات سنواتی باشد، ارائه صورت سود و زیان جامع ضرورتی ندارد.(بند 11) ولی برای مثال تجدید ارزیابی اموال و دارایی ها داشتند صورت سود و زیان جامع باید ارائه شود.
-تعدیلات سنواتی محدود به دو نوع از اقلام است:(بند 12)
الف)تغییر در رویه حسابداری
ب)اصلاح اشتباه
-اشتباهات می تواند ناشی از موارد زیر باشند:(بند41)
الف)اشتباهات ریاضی
ب)اشتباه در بکارگیری رویه های حسابداری
ج)تعبیر نادرست یا نادیده گرفتن واقعیت های موجود در زمان تهیه صورت های مالی
چ)تغییر از یک رویه غیر استاندارد حسابداری به یک رویه استاندارد حسابداری
ح)موارد تقلب
-اصلاح اشتباهات در صورتی که با اهمیت نباشد،در سود و زیان خالص دوره جاری منظور می شود.(بند41)
-اصلاح اشتباهات که تاثیر با اهمیتی بر صورت های مالی دارند، نباید از طریق منظور کردن آن در سود و زیان سال جاری انجام گیرد، بلکه باید با ارائه مجدد ارقام صورت های مالی سال های قبل این اصلاح صورت گیرد.(بند47)
-تعدیلات سنواتی ناشی از اصلاح اشتباهات همچنین به عنوان آخرین قلم در صورت سود و زیان جامع منعکس می شود.(بند 47)
-با تعدیلات سنواتی باید با روش های زیر رفتار کرد:
الف)آثار تعدیل باید از طریق اصلاح مانده سود و زیان انباشته ابتدای دوره در صورت های مالی انعکاس گردد.
ب)اقلام مقایسه ای صورت های مالی نیز باید ارائه مجدد شوند،مگر اینکه این امر عملی نباشد.
ج)میزان و ماهیت اقلام تشکیل دهنده تعدیلات سنواتی و دلایل توجیهی تغییر در رویه حسابداری باید در یادداشت های توضیحی افشا گردد.(بند12)
-نباید در رویه های حسابداری تغییری صورت گردد، مگر اینکه به دلایل زیر تغییر در رویه حسابداری قابل توجیه باشد:(بند11)
الف)رجحان رویه جدید بر رویه قدیمی، از نظر ارائه مطلوب تر صورت های مالی واحد تجاری
ب)تغییر به موجب قوانین آمره یا استانداردهای حسابداری جدید، الزامی شود
-صورت سود و زیان جامع به روش های زیر به اهداف گزارشگری مالی کمک می کند:(بند2)
الف)ارائه اطلاعات مربوط به جنبه عملیاتی عملکرد و موارد مرتبط با آن، با سایر جنبه های عملکرد مالی واحد تجاری
ب)ارائه اطلاعاتی که همراه با اطلاعات مندرج در سایر صورت های مالی اساسی، برای ارزیابی بازده سرمایه گذاری دریک واحد تجاری مفید واقع شود
-هرگاه تغییری در ارزش یک دارایی ایجاد شود، یا آن دارایی به فروش رسد، سود یا زیان گزارش شده معادل تفاوت ارزش جدید یا عواید فروش دارایی و آخرین مبلغ دفتری آن است(بند12)
-اقلام استثنایی باید در محاسبه سود یازیان عملیات درحال تداوم منظور گردد.(بند16)
-نمونه اقلامی که ممکن است در صورت با اهمیت بودن،استثنایی تلقی شوند عبارتند از:(بند 17)
الف)زیان های ناشی از بلایای طبیعی
ب)هزینه های تجدید سازمان
پ)هزینه های اخراج دسته جمعی کارکنان شاغل در بخش های فعال واحد تجاری
ت)به هزینه بردن دارایی های نامشهود خارج از فرآیند استهلاک
ث)زیان انتقال صنایع مزاحم به خارج از محدوده شهرها، طبق مقررات جاری
ج)کمک های بلاعوض غیرسرمایه ای دریافتی و کمک های بلاعوض پرداختی
ح)سود یا زیان فروش دارایی های ثابت مشهود و سرمایه گذاری های بلندمدت
خ)هزینه های غیرمعمول مربوز به مطالبات مشکوک الوصول و کاهش ارزش موجودی مواد و کالا
چ)ذخیره های غیرمعمول برای زیان های ناشی از پیمان های بلندمدت
ط)وجود مازاد ناشی از حل وفصل ادعای خسارت از شرکت های بیمه
ظ)هزینه های جذب نشده ناشی از عدم دستیابی به ظرفیت معمول عملی مورد انتظار و ضایعات غیرعادی
ک)سود یا زیان ناشی از حل و فصل دعاوی برله یا علیه شرکت
-آثار تغییر در برآوردهای حسابداری باید درتعیین سود یا زیان خالص دوره ای منظور شود که در آن، تغییر صورت گرفته است.(بند31) در صورتی که تعیین مبلغ تغییر در برآورد عملی نباشد، این موضوع باید در یادداشت های توضیحی افشا شود.(بند 36)
-چنانچه در رویه حسابداری تغییری صورت گیرد ارقام مربوط به سال جاری، بر مبنای رویه جدید انعکاس و ارقام مقایسه ای سنوات قبل نیز برمبنای رویه جدید ارائه مجدد می شود.(بند44)
-اگر به دلیل عملی نبودن؛ ارقام خلاصه های چندیدن ساله، جهت انعکاس تغییر در رویه حسابداری،ارائه مجدد نشود موضوع افشا می گردد.(بند44)
-سایر تغییرات حقوق صاحبان سهام شامل موارد زیر باید در یادداشت های توضیحی مربوطه افشا شوند:(بند 44)
الف)گردش حساب اندوخته قانونی
ب)گردش حساب اندوخته اختیاری
ج)حساب های مربوط به اقلامی که طبق استانداردهای حسابداری به طور مستقیم به حقوق صاحبان سهام منظور می گردد
چ)تغییرات ناشی از افزایش یا کاهش سرمایه
-به موجب این استاندارد تغییرات حقوق صاحبان سرمایه به شرح زیر در صورت های مالی منعکس می شوند:(بند47)
الف)حساب سود و زیان انباشته و گردش این حساب، هرگونه مبلغ انتقالی از سایر سرفصل های حقوق صاحبان سرمایه
ب)گردش حساب اندوخته قانونی و اندوخته های اختیاری و همچنین گردش حساب های مربوط به اقلامی که طبق استانداردهای حسابداری مربوط، به طور مستقیم به حقوق صاحبان سرمایه منظور می گردد، در یادداشت های توضیحی افشا می گردد
ج)گردش سایر اقلام از قبیل حساب سرمایه و صرف سهام در یادداشت های توضیحی افشا می گردد
همان طور که در استاندارد شماره 17 با عنوان دارایی های نامشهود ذکر خواهد شد این استاندارد در سال 86 در استاندارد شماره 17 جدید ادغام گردیده است، به همین دلیل برای آشنایی در اینجا بیان شده است.
تحقیق و توسعه: فعالیت هایی است که در یک یاچند زمینه زیر واقع شوند:
1)تحقیق محض (پایه ای):کار تجربی یا نظری است که عمدتا به منظور کسب دانش علمی یافنی جدید انجام می شود و اساسا معطوف به هدف کاربردی مشخصی نیست.
2)تحقیق کاربردی:پژوهشی است بدیع و منتقدانه که به منظور کسب دانش علمی یا فنی جدید انجام می شود و معطوف به هدف کاربردی مشخصی است.
3)توسعه:عبارت است از بکارگیری دستاوردهای تحقیقاتی یا سایر دانش ها در برنامه یا طرحی برای:
الف)تولید مواد، ابزار و محصولات یا ارائه خدمات جدید یا اساسا بهسازی شده.
ب)استقرار فرآیندها یا سیستم های جدید پیش ازآغاز تولید یا کاربرد تجاری.
ج)بهسازی اساسی مواردی که قبلا تولید یا ارائه گردیده و یا استقرار یافته اند.
-مخارج تحقیق محض و کاربردی (به استثنای بهای تمام شده دارایی های ثابت مشهود و دارایی های نامشهودی که به منظور تامین تسهیلات لازم جهت فعالیت های تحقیق و توسعه طی چند دوره مالی خریداری یا ساخته می شود که باید در دوره پرداخت جزء مخارج سرمایه ای منظور و درطول عمر مفید آنها، مستهلک شود) باید در دوره وقوع، به عنوان هزینه شناسایی شود.
-مخارج تحقیقات محض و کاربردی را میتوان به عنوان بخشی از عملیات مستمری تلقی کرد که لازمه نگهداشت سطح فعالیت واحد تجاری و حفط موقعیت رقابتی آن است.زیرا انتظار نمی رود دوره مالی خاصی از نتایج این مخارج بهره مند گردد؛ زیرا چنین مخارجی در دوره وقوع در صورت سودوزیان انعکاس میابد.
-اغلب می توان توسعه محصولات یا خدمات جدید و دارای کیفیت بهتر را از تحقیقات محض و کاربردی تمیز داد.معمولا اینگونه مخارج هنگامی انجام می شوند که موفقیت پروژه را از نطر تجاری و نیز منافع آتی حاصل (خواه به صورت افزایش درآمد و سود مربوط، و خواه به صورت کاهش هزینه) به گونه ای معقول، مورد انتظارباشد. بنابراین، مخارج یادشده باید تا حدی که قابل بازیافت باشد به عنوان دارایی شناسایی گردد تا در دوره های آتی براساس معیارهای شناحت هزینه به سود و زیان منظور شود.
-مخارج توسعه باید در دوره وقوع هزینه شود،مگر در صورت وجود کلیه شرایط زیر که باید آن را به عنوان دارایی شناسایی کرد:
الف)پروژه ای موجود بوده و به روشنی تعریف و مشخص شده باشد.
ب)مخارج مربوط به طور جداگانه قابل تشخیص و به گونه ای اتکاپذیر قابل اندازه گیری باشد.
ج)ماحصل چنین پروژه ای، با اطمینان معقول، مثبت ارزیابی شده باشد.
چ)امکان پذیری آن ازنظر فنی و قابلیت تداوم نهایی آن از نظر تجاری ،در پرتو عواملی مانند؛ شرایط احتمالی بازار (ازجمله محصولات رقیب)، افکار عمومی، قوانین مربوط به حمایت مصرف کننده و قوانین محیط زیست، حصول اطمینان معقول از قابل استفاده بودن محصول یا فرایند برای واحد تجاری در شرایطی که هدف استفاده داخلی باشد.
ح)به گونه ای معقول چنین انتظار رود که درآمدهای آتی مربوط، مبالغی بیش از میزان لازم جهت بازیافت مخارج توسعه و مخارج تحمل شده بعدی(مخارج بعدی توسعه پروژه و مخارج تولید، فروش و اداری مربوط) ایجاد می کند.
خ)جهت تکمیل پروژه و تامین هرگونه افزایش لازم در سرمایه درگردش، منابع کافی موجود یا دسترسی به آن، به گونه ای معقول وجود داشته باشد.
در شرایط یادشده در بالا، مخارج توسعه را باید تا میزانی به عنوان دارایی شناسایی کرد که نسبت به بازیافت آن اطمینان معقول وجود داشته باشد.
اگر مخارج توسعه به عنوان دارایی شناسایی شود باید آن را مستهلککرد.استهلاک مخارج توسعه باید با آغاز تولید تجاری یا کاربرد محصول،خدمت، فرآیند با سیستم شروع شود و برمبنایی سیستماتیک به هریک از دوره های مالی تخصیص یابد.مبنای ذکر شده ممکن است میزان فروش یا استفاده ار محصول، خدمت، فرایند یا سیستم یا مدت زمانی باشد که انتظار میرود موارد مذکور به فروش رسد یا مورد استفاده قرار گیرد. مخارج توسعه هر پروژه که به عنوان دارایی شناسایی شده است، باید در پایان هر دوره مالی بررسی شود.
در مواردی که شرایط توجیه کننده شناخت به عنوان دارایی (مندرج در بند توضیحات) وجود نداشته یا قابل تردید باشد، این مخارج باید پروژه به پروژه به میزانی که بازیافت نمیشود، بلافاصله هزینه شود.
بهای تمام شده دارایی های ثابت مشهود و دارایی های نامشهودی که به منظور تامین تسهیلات لازم جهت فعالیت های تحقیق و توسعه طی چند دوره مالی خریداری یا ساخته میشود، باید جزء مخارج سرمایه ای منظور و درطول عمر مفید آنها، مستهلک شود.
مخارج توسعه ای که قبلا به هزینه منظور شده است نباید به حساب دارایی برگشت شود، حتی اگر موارد اطمینانی که باعث به هزینه منظور کردن آنها گردیده بود ، برطرف شده باشد.
-ارزشیابی و انعکاس موجودی مواد و کالا اثر با اهمیتی در تعیین و ارائه وضعیت مالی و عملکرد مالی واحدهای تجاری دارد.
-موجودی مواد و کالا: به دارایی هایی اطلاق میشود که:
الف)برای فروش در روال عادی عملیات واحد تجاری نگهداری می شود.
ب)به منظور ساخت محصول یا ارائه خدمات در فرایند تولید قرار دارد.(کار در جریان ساخت)
ج) به منظور ساخت محصول یا ارائه خدمات، خریداری شده و نگهداری می شود.(مواد خام)
د)ماهیت مصرفی دارد و به طور مستقیم درجهت فعالیت واحد تجاری مصرف می شود.(ملزومات مصرفی)
-موجودی مواد وکالا باید برمبنای اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش تک تک اقلام یا گروه های اقلام مشابه، اندازه گیری شود.(بند4)
-بهای تمام شده موجودی مواد و کالا باید دربرگیرنده موارد زیر باشد:
1)مخارج تبدیل :شامل مخارجی است که به طور مستقیم به اقلام تولید شده مربوط می گردد،همچنین شامل سربار تولید اعم از ثابت و متغیر است که برای تبدیل مواد اولیه به محصول یا ارائه خدمات واقع می شود.(بند9)
2)مخارج خرید :شامل بهای خرید وهرگونه مخارج دیگری از قبیل حقوق و عوارض گمرکی وحمل است که به طور مستقیم به خرید مربوط می گردد.(بند7)
3)سایر مخارج :این مخارج تنها تا میزانی که به طور آشکار به رساندن موجودی مواد کالا ومواد به مکان و شرایط فعلی آن مربوط است، به عنوان بخشی از بهای تمام شده موجودی ها منظور می شود و واحد تجاری در جریان فعالیت معمول خود، برای رساندن کالا یا خدمات به مکان و شرایط فعلی آن متحمل شده است.(بند6)
-مخارج مربوط به ظرفیت بلااستفاده باید در دوره وقوع به عنوان هزینه عملیاتی و پس از سودناخالص در صورت سود وزیان انعکاس یابد.(بند11)
-در مواردی که مخارج تبدیل هرمحصول جداگانه قابل تشخیص نباشد،این مخارج برمبنایی منطقی و یکنواخت به محصولات تخصیص می یابد.(بند14)
-در اغلب موارد محصولات فرعی، ماهیتا کم اهمیت است ازاین رو این محصولات به خالص ارزش فروش اندازه گیری و مبلغ حاصل شده از بهای تمام شده محصول اصلی کسر می شود.(بند14)
-در تخصیص مخارج دوایر خدماتی مرکزی، ممکن است مسائلی بروز کند، مبنای چنین مخارجی باید میزان خدماتی باشد که در رابطه با عملیات مختلف ارائه می شود.(بند16)
-موارد زیر نمونه هایی از مخارجی است که در بهای تمام شده موجودی ها ،منظور نمی شود ودر دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی می گردد:(بند12)
الف)مبالغ غیرعادی مربوط به ضایعات مواد و دستمزد وسایر مخارج تولید ضایعات قابل کنترل
ب)مخارج انبارداری به استثنای مخارجی که در فرایند تولید برای انبارداری محصولاتی که نیاز به پردازش بیشتر دارند،انجام می شود
ج)سربار اداری که در رساندن موجودی ها به مکان و شرایط فعلی نقشی ندارد
چ)مخارج فروش
-مخارج مدیریت عمومی؛ برخلاف مدیریت عملیاتی، به طور مستقیم به تولید جاری مربوط نمی شود ولذا نباید در مخارج تبدیل منظور گردد.(بند19)
-برای محاسبه بهای تمام شده موجودی مواد و کالا، روش های مختلفی با آثار متفاوت به کار گرفته می شود. این روش ها شامل موارد زیر هستند:
-مسئله اصلی در حسابداری پیمانهای بلند مدت تخصیص درآمدها و هزینه های پیمان به دوره هایی است که در آن دوره ها عملیات موضوع پیمان اجرا می گردد.(بند1)
-پیمان بلند مدت: پیمانی است که برای طراحی و تولید یا ساخت یک دارایی منفرد قابل ملاحظه یا ارائه خدمات یا ترکیبی از دارایی ها یا خدمات که تواماً یک پروژه را تشکیل دهد، منعقد می شود و مدت زمان لازم برای تکمیل پیمان عمدتاً چنان است که فعالیت پیمان در دوره های مالی متفاوت قرار می گیرد.این پیمان معمولاً در طول مدتی بیش از یک سال انجام خواهد شد ودر انواع زیر است:
-پیمان مقطوع: پیمان بلند مدتی است که به موجب آن، پیمانکار با یک مبلغ مقطوع برای کل پیمان یا یک نرخ ثابت برای هرواحد موضوع پیمان که در برخی از موارد ممکن است بر اساس موادی خاص مشمول تعدیل قرار گیرد، توافق می کند.
-پیمان امانی (پیمان بت حق الزحمه مبتنی بر مخارج):پیمان بلند مدتی است که به موجب آن مخارج قابل قبول یا مشخص شده در متن پیمان به پیمانکار تأدیه ودرصد معینی از مخارج مزبور یا حق الزحمه ثابتی نیز به پیمانکار پرداخت شود.(بند8)
-درآمد پیمان باید حاوی موارد زیر باشد:
1)مبلغ اولیه درآمد در پیمان مورد توافق قرار گرفته است
2)تغییر در میزان کار پیمان ، ادعا و سایر دریافت های تشویقی در ارتباط با عملیات پیمان
-تا میزانی که احتمال رود این موارد منجر به درآمد گردد، و این موارد را بتوان به گونه ای اتکا پذیر اندازه گیری کرد.(بند2)
-درآمد پیمان به ارزش منصفانه مابه ازای دریافتی یا دریافتنی اندازه گیری می شود.(بند2)
-ادعا به ظروط زیر در درآمد پیمان منظور می شود:
1)مذاکرات به مرحله پیشرفته ای رسیده باشد، به گونه ای که قبول ادعا از سوی کارفرما متحمل باشد.
2)مبلغ مورد قبول کارفرما به گونه ای قابل اتکا، قابل اندازه گیری باشد.(بند14)
-دریافت های تشویقی را به شرط های زیر میتوان در درآمد پیمان منظور کرد:
1)پیشرفت عملیات پیمان تا حدی باشد که دستیابی به استانداردهای عملکرد تعیین شده یا بیشتر از آن متحمل باشد.
2)به گونه ای قابل اتکا، قابل اندازه گیری باشد.(بند11)
-مخارج پیمان باید شامل موارد زیر باشد:(بند17)
1)مخارجی که به طور مستقیم با یک پیمان مشخص مرتبط است، شامل:
1-1)کار مستقیم شامل سرپرستی و نظارت مستقیم
1-2)مواد اولیه مصرفی
1-3) استهلاک و اجاره ماشین آلات و تجهیزات، مخارج جابجایی مواد، ماشین آلات و تجهیزات، مخارج مستقیم طراحی وکمک فنی
1-4)مخارج برآوردی کارهای اصلاحی و تضمینی
1-5)ادعا توسط شخص ثالث
2) مخارجی که بین پیمان ها مشترک بوده و تسهیم آن به پیمان های جداگانه امکان پذیر است و شامل:
2-1)حق بیمه
2-2) مخارج غیرمستقیم طراحی و کمک فنی
2-3)سربار پیمان
3)سایر مخارجی که به موجب مفاد پیمان قابل مطالبه از کارفرما است مانند مواردی از قبیل مخارج اداری عمومی و مخارج توسعه که جبران آن به طور مشخص در پیمان قید شده است.(بند17)
-مخارجی را که نمی توان به فعالیت پیمانکاری یا به یک پیمان مشخص مربوط دانست جزء مخارج پیمان منظور نمی شود.(بند16)
-مخارج تحمل شده قبل از انعقاد پیمان، در صورت انعقاد پیمان در دوره جاری یاحصول اطمینان از انعقاد پیمان در دوره بعد، به حساب پیمان منظور می شود.هرگاه مخارج تحمل شده قبل از انعقاد پیمان به عنوان هزینه دوره ای که در آن وقوع یافته محسوب شود و پیمان در دوره بعد منعقد گردد، چنین مخارجی را نباید به حساب پیمان برگشت داد.(بند12)
-تعیین میزان درآمد و هزینه دوره توسط واحد تجاری باید به گونه ای انجام شود که بانوع عملیات و صنعت مورد فعالیت تناسب داشته باشد.(بند12)
-روش درصد تکمیل پیمان: شناخت درآمد و هزینه دوره براساس میزان تکمیل پیمان، اغلب روش درصد تکمیل پیمان نامیده می شود.طبق این روش؛ درآمد پیمان با مخارج تحمل شده جهت نیل به آن میزان از تکمیل تطابق داده می شود و در نتیجه درآمد، هزینه سود یا زیان کار انجام شده در صورت سود یا زیان انعکاس می یابد.(بند74)
-درآمد پیمان تنها تا میزان مخارج تحمل شده ای که انتظار بازیافت آن میرود، شناسایی می گردد.(بند77)
-اگر کل مخارج پیمان بزرگتر ازکل درآمد پیمان باشد، هرگونه مازاد فوراً به عنوان هزینه دوره شناسایی می شود.(بند77)
-هرگاه انتظار رود که پیمان منجر به زیان می گردد، طبق نکته بالا باید زیان مربوطه،فوراً به عنوان هزینه دوره شناسایی شود.
-مبلغ قابل بازیافت پیمان ها بیانگر مازاد ارزش کار انجام شده تا تاریخ ترازنامه که به عنوان درآمد شناسایی شده، برکل مبالغ دریافتی و دریافتنی بایت پیشرفت کار است.(بند12)
-کمک دولت عبارت است از عملیاتی که توسط دولت به منظور فراهم کردن مزیت های اقتصادی برای یک واحد تجاری یا گروهی مشخص از واحدهای تجاری درچهارچوب قوانین و مقررات معین انجام می شود.همچنین عبارت است از کمک های دولت به شکل انتقال دارایی به واحد تجاری یا جلوگیری از خروج آن از واحد تجاری در قبال رعایت برخی از شرایط، در گذشته یا آینده، مربوط به فعالیت های واحدتجاری.(بند1)
مثال هایی از کمک های بلاعوض دولت که از احاظ ماهیت و اهداف دارای اشکال متفاوتی است:(بند6)
1)کمک های بلاعوض دولت جهت جبران خسارت ناشی از حوادث طبیعی و جنگ یا جلوگیری از تعطیلی واحدهای تجاری.
2)یارانه های پرداختی دررابطه بابهای خرید مواد یافروش محصول و یا جبران زیان شرکت های دولتی ارائه کننده خدمات عمومی.
3)کمک از محل دارایی های ایجاد شده طرخ های عمرانی و اهداف دارایی های ثابت مشهود.
4)اصل سود تضمین شده تسهیلات دریافتی، معافیت های گمرکی اعطایی به وزارت نیرو و شرکت های تابعه.
-کمک های بلاعوض دولت در صورت احراز شروط زیر شناسایی می شوند:(بند3)
1)جریان منافع اقتصادی آتی مرتبط با کمک بلاعوض به درون واحدتجاری یا کاهش جریان خروجی منافع اقتصادی آتی از واحدتجاری محتمل باشد.
2)مبلغ کمک بلاعوض به گونه ای اتکا پذیر، قابل اندازه گیری باشد.
3)مخارج مرتبط با کمک بلاعوض دریافتی به گونه ای اتکا پذیر، قابل اندازه گیری باشد.
4)اطمینان معقولی در رابطه با اجرای شرایط مربوط به مصرف کمک بلاعوض وجود داشته باشد.
-کمک بلاعوضی که جهت تامین مالی فعالیت های عمومی واحد تجاری، طی یک دوره بلندمدت مشخص یا به منظور جبران کاهش درآمد جاری ویا آتی واحد تجاری اعطا می شود، باید در صورت سودو زیان دوره ای که در ارتباط با آن دوره دریافت میگردد و درصورت مشخص نبودن دوره مربوط، در صورت سود و زیان دوره ای که در آن قابل وصول می شود، شناسایی گردد.(بند18)
-کمک هایی که به عنوان جبران خسارت های وارده قبلی به دارایی های ثابت، به واحدتجاری اعطا میگردد و نیز کمک هایی کخ تعهدات مربوط به آنها ایفا شده یا دیگر وجود نداشته باشد، در صورت سودو زیان دوره ای که درآن دوره قبل وصول میگردد، شناسایی می شود.(بند13)
-هرگاه عین دارایی غیرجاری مرتبط با کمک بلاعوض توسط اعطاکننده مطالبه نگردد:
1)باز پرداخت کمک تا میزان بدهی موجود حصه تخصیص نیافته کمک بلاعوض موجب حذف بدهی میگردد.
2)هرگونه مازاد قابل پرداخت دراین رابطه، درصورت انطباق با معیارهای شناخت دارایی های ثابت مشهود، موجب افزایش در مبلغ ثبت شده دارایی مربوط خواهد شدو درغیر این صورت فوراً به عنوان هزینه شناسایی می شود.
3)استهلاک انباشته اضافی که در صورت نبود کمک تا آن تاریخ محاسبه میشد، تعیین شده و فوراً به عنوان هزینه شناسایی میگردد.(بند18)
-چنانچه استرداد کمک بلاعوض متضمن برگشت عین دارایی غیرجاری مرتبط با کمک باشد:
1)ارزش دفتری دارایی بلندمدت و بدهی مربوط مانده تخصیص نیافته کمک بلاعوض از حساب ها حذف میشود.
2)هرگونه تفاوت موجود در بین حساب های مزبور و نیز مبالغ اضافی احتمالی مورد مطالبه اعطاکننده درصورت سود و زیان شناسایی میگردد.(بند13)
-کمک های بلاعوض دریافتی جهت تحصیل دارایی های غیرجاری که عموما به صورت بنیادی برعملیات توسعه اقتصادی و فعالیت واحدتجاری موثر می باشد در بخش حقوق صاحبان سرمایه تحت عناوینی از قبیل “افزایش سرمایه دولت” یا “سرمایه اهدایی” منعکس می شود.(بند21)