-ارزش اقتصادی: عبارت است از ارزش فعلی جریان های نقدی آتی ناشی از کاربرد مستقیم دارایی ازجمله جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن است.(بند55)
-ارزش باقیمانده: عبارت است از مبلغ برآوردی، که واحد تجاری درحال حاضر می تواند از واگذاری دارایی پس از کسر مخارج برآوردی واگذاری بدست آورد، با این فرض که دارایی در وضعیت متصور در پایان عمر مفید باشد.(بند55)
-مبلغ استهلاک پذیر: بهای تمام شده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهای تمام شده پس از کسر ارزش باقیمانده آن است.(بند5)
-مبلغ بازیافتنی: برابر است با خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر است.(بند5)
-مبلغ دفتری:برابر است با مبلغی که دارایی پس از کسر استهلاک انباشته وزیان کاهش ارزش انباشته مربوطه، به آن مبلغ در ترازنامه منعکس میشود.(بند5)
-ناخالص مبلغ دفتری: بهای تمام شده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهای تمام شده میباشد.(بند5)
-مخارج مرتبط بایک قلم دارایی ثابت مشهود:تنها زمانی به عنوان دارایی شناسایی میشود که:
1)جریان منافع اقتصادی آتی مرتبط بادارایی به درون واحد تجاری متحمل باشد.
2)بهای تمام شده دارایی به گونه ای اتکاپذیر قابل اندازه گیری باشد.(بند6)
-مخارج بعدی مرتبط با دارایی ثابت مشهود، تنها زمانی به مبلغ دفتری دارایی اضافه می شود که مخارج انجام شده موجب بهبود وضعیت دارایی در مقایسه با استاندارد عملکرد ارزیابی شده اولیه آن گردد.به گونه ای که شواهد کافی مبنی بروقوع جریان منافع اقتصادی ناشی از این مخارج به درون واحدتجاری وجود داشته باشد.(بند11)
-مخارج روزمره تعمیر و نگهداری دارایی های ثابت مشهود که به منظور وضعیت دارایی درمقایسه با استاندارد عملکرد ارزیابی شده اولیه آن انجام میشود، معمولا در زمان وقوع به عنوان هزینه شناسایی میگردد.(بند12)
-اجزای بهای تمام شده دارایی ثابت مشهود عبارتند از:
1)قیمت خرید شامل عوارض گمرکی و مالیات های غیر قابل استرداد خرید، پس از تخفیفات تجاری
2)هرگونه مخارج مرتبط مستقیم یاغیرمستقیمی که برای رساندن دارایی به وضعیت قابل بهره برداری تحمل می شود
3)هزینه حقوق و مزایای کارکنانی که به طورمستقیم درساخت دارایی ثابت مشهود مشارکت داشته اند
4)مخارج آماده سازی محل نصب
5)مخارج حمل ونقل اولیه
6)مخارج نصب ومونتاژ
7)مخارج تولید آزمایشی دارایی، پس از کسر خالص عواید حاصل از فروش اقلام تولید شده نظیر نمونه های تولید شده هنگام آزمایش تجهیزات
8)حق الزحمه خدمات فنی و حرفه ای
9)مخارج سرباز عمومی مرتبط با رساندن دارایی به وضعیت قابل بهره برداری مانند حقوق مدیر پروژه های سرمایه ای.(بند17)
-اجزای بهی تمام شده دارایی ثابت مشهود شامل برآورد اولیه مخارج پیاده سازی وبرچیدن دارایی و بازسازی محل نصب آن از بابت تعهدی است که در زمان تحصیل دارایی تقبل میشود، در زمان تحصیل دارایی ، این مخارج و تعهد مرتبط با آن بر اساس ارزش فعلی اندازه گیری میشود.طبق استاندارد قبلی از بابت مخارج مزبور، طی عمر مفید دارایی، ذخیره لازم درحساب ها منظور می گردید.(بند8)
-در تعیین بهای تمام شده دارایی هایی که توسط واحدتجاری ساخته می شود،هرگونه سود داخلی حذف می شود و مخارج غیرعادی مواد،دستمزد و سایر منابع تلف شده که در رابطه باساخت یک دارایی توسط واحدتجاری تحمل میشود، قابل احتساب در بهای تمام شده آن دارایی نخواهد بود.(بند12)
-در مواردی که یک دارایی ثابت مشهود در معاوضه با دارایی غیرپولی یا ترکیبی از دارایی های پولی و غیرپولی تحصیل می شود، باید به ارزش منصفانه اندازه گیری و شناسایی شود.مگر اینکه معاوضه فاقد محتوای تجاری باشد.(بند28)
-بهای جایگزینی مستهلک شده یک ساختمان متشکل از ارزش بازار زمین مربوط باتوجه به استفاده فعلی آن وهمچنین بهای جایگزینی مستهلک شده برآوردی ساختمان آن است.(بند82)
-هرگاه یک قلم ازدارایی های ثابت مشهود تجدید ارزیابی شود،تجدید ارزیابی تمام اقلام برای طبقه ای که دارایی مزبور به آن تعلق دارد،الزامی است جهت جلوگیری از اختلاط بهای تمام شده تاریخی و ارزش های منصفانه.(84)
-افزایش مبلغ دفتری یک دارایی ثابت مشهود درنتیجه تجدید ارزیابی آن درآمد غیرعملیاتی تحقق نیافته ناشی از تجدید ارزیابی ، به طور مستقیم تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی قبت ودر ترازنامه به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه طبقه بندی میشود و درصورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد.هرگاه افزایش مزبور، عکس یک کاهش قبلی ناشی از تجدید ارزیابی باشد که به عنوان هزینه شناسایی گردیده است، در این صورت این افزایش تا میزان هرینه قبلی شناسایی شده در رابطه باهمان دارایی باید به عنوان درآمد به سود وزیان دوره منظور شود.(بند89)
-مازاد تجدید ارزیابی به عنوان یک درآمد غیرعملیاتی تحقق نیافته در سرفصل حقوق صاحبان سرمایه منعکس کیگردد ار آنجا که مازاد مزبور درآمد تحقق نیافته است، اذا افزایش سرمایه به طور مستقیم، ازمحل آن مجاز نیست، مگر در مواردی که به موجب قانون تجویز شده باشد.(بند41)
-مبلغ استهلاک هردوره باید درصورت سود و زیان منعکس شود، مگر اینکه در مبلغ دفتری دارایی دیگری منظور گردد.(بند45)
-زمانی که دارایی به طور موقت بلااستفاده یاغیرفعال گردد، استهلاک آن متوقف نمی شود مگر اینکه به طور کامل مستهلک شده باشد.(بند51)
-درصورت های مالی یک واحد تجاری، معاملات با اشخاص وابسته و مانده حساب های فی ما بین با سایر واحدهای تجاری گروه افشا می شود.
-درصورت های مالی تلفیقی، معاملات با اشخاص وابسته درون گروهی ومانده حساب های درون گروهی حذف میگردند.
-یک شخص درصورتی وابسته به واحدتجاری است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق یک یا چند واسطه واحدتجاری را کنترل کند ویا توسط واحدتجاری کنترل شود، یا با آن تحت کنترل واحد قرار داشته باشد؛ شامل واحدهای تجاری اصلی، واحدهای تجاری فرعی و واحدهای تجاری فرعی هم گروه، درواحد تجاری نفوذ قابل ملاحظه ای داشته باشد، یا برواحد تجاری کنترل مشترک داشته باشد.
-در ارزیابی هرگونه رابطه احتمالی با اشخاص وابسته، به محتوای رابطه و نه صرفا شکل قانونی آن توجه میشود.(بند11)
-اشخاص زیر لزوما اشخاص وابسته نیستند:(بند21)
الف)دو واحد تجاری صرفا به واسطه داشتن عضو هیئت مدیره یا مدیر اصلی مشترک
ب)دو شریک خاص صرفا به واسطه داشتن کنترل مشترک بریک مشارکت خاص
پ)تامین کنندگان منابع مالی، اتحادیه های تجاری، شورا های کارگری، موسسات خدمات عمومی و ادارات دولتی صرفا به واسطه داشتن معاملات عادی با واحد تجاری
ت)مشتریان، فروشندگان، صاحبان حق امتیاز، توزیع کنندگان یا نمایندگی هایی که واحدتجاری حجم قابل ملاحظه ای از معاملات تجاری خود را با آنها انجام میدهد، هرگاه رابطه صرفا به واسطه وابستگی اقتصادی حاصل شده باشد
-در قضاوت نسبت به اهمیت معاملات با اشخاص وابسته، نه تنها اهمیت آنها برای واحدتجاری گزارشگر، بلکه اهمیت آنها در رابطه با شخص وابسته طرف معامله نیز باید درنظر قرار گیرد.
-روابط بین واحدهای تجاری اصلی وفرعی باید صرف نظر از انجام یا عدم انجام معامله بین آنها افشا شود.(بند21)
-رابطه با اشخاص وابسته درصورت وجود کنترل ؛ صرف نظر از انجام یا عدم انجام معامله بین آنها افشا شود.(بند16)
-حداقل افشا باید شامل موارد زیر باشد:(بند10)
1)مبلغ معاملات
2)مانده حساب های فی مابین، نحوه تسویه و نرخ سود تضمین شده
3)جزییات هرگونه تضمین ارائه شده یا دریافت شده
4)ذخیره مطالبات مشکوک الوصول مربوط به مانده حساب های فی مابین
5)هزینه مطالبات سوخت شده و مشکوک الوصول طی دوره ناشی از معاملات با اشخاص وابسته
-مخارج تامین مالی ممکن است شامل موارد زیر باشد:(بند7)
الف)سود تضمین شده، کارمزد وجرایم دیرکرد تسهیلات مالی کوتاه و بلند مدت
ب)مخارج جنبی تسهیلات مالی دریافتی ازقبیل حق ثبت و حق تمبر اسناد تضمینی واگذاری در رابطه با قراردادهای مربوط
پ)مخارج تامین مالی مربوط به قراردادهای اجاره به شرط تملیک و خرید اقساطی که براساس استانداردهای حسابداری مربوط شناسایی میشود
ت)تفاوت تسعیر ارز ناشی از تسهیلات ارزی دریافتی تاحدی که به عنوان تعدیل سود تضمین شده و کارمزد تسهیلات مذکور محسوب میشود
-نمونه هایی دارایی واجد شرایط عبارتند از:(بند6)
الف)موجودی هایی که رساندن آن به وضعیت قابل فروش مستلزم صرف دوره زمانی قابل ملاحظه ای است.
ب)ماشین آلات تولیدی، تاسیسات تولید نیرو و ساختمان ها
-مخارج تامین مالی درصورتی قابل احتساب دربهای تمام شده دارایی است که دارای منافع اقتصادی آتی برای واحد تجاری بوده وبه گونه ای اتکاپذیر قابل اندازه گیری باشد.(بند1)
-آن بخش از مخارج تامین مالی که به طور مستقیم قابل انتساب به تحصیل یک دارایی واجد شرایط است باید به عنوان بخشی ازبهای تمام شده دارایی محسوب شود.(بند2)
-موجودی هایی که مرتبا یابه شیوه های دیگر به مقادیر زیاد وبه طور مستمر درکوتاه مدت تولید میشود،دارایی واجد شرایط نیست.(بند6)
-درمواردی که تسهیلات مالی مشخصا به منظور تحصیل یک دارایی واجد شرایط اخذ میگردد، مبلغ مخارج تامین مالی قابل احتساب دربهای تمام شده آن دارایی باید شامل مخارج واقعی تسهیلات طی دوره پس ازکسر هرگونه درآمد حاصل از سرمایه گذاری موقت وجوه حاصل از تسهیلات مالی دریافتی باشد.(بند17)
-چنانچه فعالیت تامین مالی واحد تجاری به صورت متمرکز انجام شود و بخشی از وجوه مربوط جهت تحصیل یک دارایی واجد شرایط به مصرف برسد، مخارج تامین مالی قابل احتساب در بهای تمام شده دارایی را باید با اعمال نرخ جذب نسبت به مخارج انجام شده جهت آن دارایی،تعیین کرد نرخ جذب مورد نظر باید برابر با میانگین موزون مخارج تامین مالی برای تسهیلات مالی طی دوره، به استثنای تسهیلاتی باشد که مشخصا به منظور تحصیل یک دارایی واجد شرایط اخذ گردیده است.(بند14)
-مبلغ مخارج تامین مالی که طی دوره به بهای تمام شده دارایی منظور میشود نباید از مبلغ مخارج تامین مالی تحمل شده طی آن دوره بیشتر باشد.(بند14)
-احتساب مخارج تامین مالی دربهای تمام شده دارایی واجد شرایط باید زمانی شروع شود که:
الف)برای دارایی مربوط مخارجی درحال انجام باشد
ب)مخارج تامین مالی درحال وقوع باشد
ت)فعالیت های لازم برای آماده سازی دارایی مربوط جهت استفاده موردنظر یا فروش در جریان باشد
-چنانچه عملیات ساخت فعالانه دارایی برای مدت طولانی متوقف شود،باید از احتساب مخارج تامین مالی طی مدت مزبور دربهای تمام شده دارایی خودداری کرد.(بند74)
چنانچه به دلیل شرایط جوی معمول منطقه،اجرای عملیات ساختمانی در مقاطعی ارسال امکان پذیر نباشد در این صورت، احتساب مخارج تامین مالی دربهای تمام شده دارایی ادامه می یابد.(بند71)
-چنانچه ساخت بخش هایی ازیک دارایی واجد شرایط به طور اساسی تکمیل شده باشد وهریک از بخش های تکمیل شده همزمان با ادامه ساخت سایر بخش ها قابل استفاده مورد نظر یا فروش باشد، باید احتساب مخارج تامین مالی دربهای تمام شده بخش های تکمیل شده را متوقف کرد.(بند74)
-سرمایه در گردش( خالص دارایی های جاری):به مازاد دارایی های جاری بربدهی های جاری، حالص دارایی های جاری یا سرمایه در گردش وبه مازاد بدهی های جاری بردارایی های جاری خالص بدهی های جاری اطلاق می شود.(بند1)
-دو هدف از ارائه دارایی ها و بدهی های جاری و غیرجاری:
ارائه معیار تقریبی از نقدینگی واحدتجاری
ابزاری برای تشخیص آن حصه از منابع و تعهدات واحد تجاری که گردش مستمر دارد.(بند3)
-نقدینگی واحدتجاری: یعنی توانایی درانجام فعالیت های روزمره بدون مواجهه با مشکلات مالی است.(بند3)
چرخه عملیاتی یک واحد تجاری، به طور معمول متوسط فاصله زمانی بین تحصیل موادی که وارد فرایند عملیات میشود و تبدیل نهایی آنها به وجه نقد است(بند4). یعنی برای مثال فاصله خرید مواد اولیه تا تبدیل آن به محصول و فروش محصول و دریافت وجه حاصل از فروش محصول.
-یک دارایی زمانی باید به عنوان دارایی جاری طبقه بندی شود که:
الف) انتظار رود طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه، هرکدام طولانی تراست؛ مصرف یا فروخته شود، یابه وجه نقد یا دارایی دیگری که نقد شدن آن قریب به یقین است، تبدیل شود.
ب) وجه نقد یا معادل وجه نقدی باشد که استفاده ازآن محدود نشده است.(بند11)
-اقلامی جزء دارایی های جاری منظور میشود که انتظار رود ظرف یکسال یا طی چرخه عملیاتی معمول واحدتجاری، هرکدام طولانی تر است؛ به وجه نقد یا دارایی دیگری که نقد شدن آن قریب به یقین است تبدیل شود و اقلامی در بدهی های جاری محسوب میشود که انتظار رود طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یکسال ازتاریخ ترازتنامه هرکدام طولانی تر است، تسویه گردد.(بند 5)
-کلیه واحدهای تجاری؛ به استثنای آن درسته از واحدهای تجاری که درارتباط با نحوه طبقه بندی و ارائه دارایی ها و بدهی ها مشمول استانداردهای حسابداری خاص یا مفاد قوانین آمره مشخص است، و نیز آن دسته از واحدهای تجاری که چرخه عملیاتی آنها نامشخص یاخیلی طولانی باشد، باید دارایی های جاری و بدهی های جاری رابه عنوان طبقاتی جداگانه در ترازنامه منعکس کنند.واحدهای تجاری مذکور باید از ارائه جمع های فرعی برای دارایی ها و بدهی ها که در ذهن استفاده کنندگان صورت های مالی طبقه بندی ذکرشده را تداعی کنند، پرهیز کنند.(بند6و7)
-واحدهای تجاری دارای تداوم فعالیت، نقش دارایی های جاری حفاظی درقبال تعهدات جاری همواره مصداق ندارد.(بند8)
-موجودی کالا و مواد و کار درجریان پیشرفت پیمان های بلندمدت؛ طرف نظر از اینکه ممکن است اقلامی از آن احتمالا ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه یایک چرخه عملیاتی معمول نقد نشود، به عنوان دارایی جاری طبقه بندی می شوند.(بند12)
-بدهی های عندالمطالبه که انتظار رود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه مطالبه شود ونیز آن قسمت ازبدهی های بلندمدتی که انتظار رود برمبنای شرایط قرارداد مربوط، ظرف مدت یکسال از تاریخ ترازنامه به دین حال تبدیل شود بدهی های بلند مدت قبلی که تا تاریخ ترازنامه سررسید آنها خواهد رسید، جزء بدهی های جاری طبقه بندی و توضیحات کافی دراین مورد در یادداشت های توضیحی ارائه میشود.(بند14)
-در صورت بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت از محل دارایی های غیرجاری، بدهی مورد نظر علیرغم داشتن ویژگی های بدهی جاری تحت عنوان بدهی بلند مدت طبقه بندی می شود.(بند15)
-تهاتر در بدهی های جاری و دارایی های جاری مجاز نمی باشد.(بند18)
-ویژگی متمایزکننده سرمایه گذاری به عنوان طبقه ای از دارایی ها، طریقه خاص کسب منافع اقتصادی آن میباشد.(بند7)
این منافع اقتصادی ممکن است به یکی از شکل های زیر یاهردوی آنها حاصل شود:
شکل اول: دریافت های ناشی از توزیع منافع، ازقبیل سود تضمین شده و سودسهام است. در مفهمومی گسترده تر این شکل دربرگیرنده شرایط مساعد تجاری است که از طریق یک سرمایه گذاری تجاری فراهم می آید.
شکل دوم: منفعت سرمایه ای است که منعکس کننده افزایش در ارزش مبادلاتی یک سرمایه گذاری طی دوره نگهداشت آن توسط واحدتجاری است.(بند7)
-تعریف سرمایه گذاری طبق این استاندارد، تعریفی عام است. با این حال اضافه میشود که تعریف مزبور شامل اوراق سهام، اوراق مشارکت با حداقل سود تضمین شده، حق تقدم خرید سهام، کالاها غیر از آنهایی که به قصد مصرف یا خرید وفروش، در جریان فعالیت های عادی واحد تجاری نگهداری شود و سپرده های سرمایه گذاری مدت دار می باشند. درضمن اقلام مزبور کلیه موارد را دربر نمی گیرد.(بند9)
-آن گروه از واحدهای تجاری که طبق الزامات استاندارد حسابداری 14 باعنوان نحوه ارائه دارایی هاو بدهی های جاری و دارایی ها و بدهی های غیرجاری رادر صورت های مالی خود تفکیک می کنند، باید سرمایه گذاری های جاری رابه عنوان دارایی جاری وسرمایه های بلندمدت را به عنوان دارایی عیرجاری منعکس کنند.(بند13)
-سرمایه گذاری فقط زمانی به عنوان بلندمدت طبقه بندی می شود که:
الف) قصد نگهداری آن برای مدت طولانی به وضوح قابل اثبات باشد.
ب)در عمل محدودیت هایی در توانایی واگذاری آن توسط واحدتجاری وجود داشته باشد.(بند15)
-تعریف سرمایه گذاری سریع المعامله در بازار؛ دربر گیرنده دو شرط اصلی است:
1)وجود بازاری فعال که آزاد و قابل دسترس باشد
2) قیمت های معاملاتی درچنین بازاری معلوم باشد و علنی اعلام شود همچنین قیمت اعلام شده باید به گونه ای قابل اتکا، بیانگر قیمتی باشد که بتوان براساس آن معامله کرد.(بند17)
-سرمایه گذاری سریع المعامله در بازار بسته به شرایط هم میتوان به عنوان سرمایه گذاری جاری طبقه بندی کرد وهم موارد مندرج در (بند15 نکته سوم) آن را سرمایه گذاری بلندمدت تلقی کرد.(بند18)
-بهای تمام شده یک سرمایه گذاری، مخارج تحصیل آن؛ ارقبیل کارمزد کارگزار، حق الزحمه ها و عوارض و مالیات رانیز دربر میگرد، لیکن شامل مخارج مالی تحمل شده در رابطه با ایجاد تدریجی یک سرمایه گذاری نیست.(بند22)
-به منظور تعیین مبلغ دفتری هرسهم، جمع مبلغ دفتری سرمایه گذاری قبلی وبهای تمام شده حق تقدم تحصیل شده به کل سهام کوجود ازبابت سرمایه گذاری مربوط تسهیم میشود.(بند22)
-چنانچه سرمایه گذاری تحصیل شده دربر گیرنده حداقل سود تضمین شده یل سود سهام تعلق گرفته و دریافت نشده باشد؛ بهای تمام شده سرمایه گذاری، عبارت ازبهای خرید بعداز کسر هرگونه تعلق گرفته و دریافت نشده خواهد بود.(بند23)
-سرمایه گذاری سریع المعامله دربازار هرگاه به عنوان دارایی جاری نگهداری شود، باید در ترازنامه به یکی از دو روش زیر منعکس شود:(بند29)
الف) ارزش بازار یا اقل بهای تمام شده
ب) خالص ارزش دفتری
-سایر سرمایه گذاری هایی ک هبه عنوان دارایی جاری طبقه بندی میشوند باید در ترازنامه به یکی از دو روش زیر منعکس شوند:(بند31)
الف) اقل بهای تمام شده
ب)خالص ارزش فروش
-سرمایه گذاری هایی که به عنوان دارایی غیرجاری طبقه بندی می شوند، باید در ترازنامه به یکی از روش های زیر منعکس شوند:(بند34)
الف) بهای تمام شده پس از کسر هرگونه ذخیره کاهش دائمی در ارزش
ب) مبلغ تجدید ارزیابی به عنوان یک نحوه عمل مجاز جایگزین
-هرگاه سرمایه گذاری های سریع المعامله ای که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده است، به ارزش بازار انعکاس شود، هرگونه افزاریش یا کاهش در مبلغ دفتری سرمایه گذاری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود.(بند39)
-هرگاه سرمایه گذاری های جاری یعنی غیراز سریع المعامله در بازار به خالص ارزش فروش منعکس شوند، هرگونه افزایش و کاهش مبلغ دفتری سرمایه گذاری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود.(بند42)
-افزایش مبلغ دفتری سرمایه گذاری بلندمدت درنتیجه تجدید ارزیابی باید به عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت ودر ترازنامه به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه منعکس شود(نحوه برخورد مشابه استاندارد11 است). هرگاه افزایش مزبور عکس یک کاهش قبلی ناشی از تجدید ارزیابی باشد که به عنوان هزینه شناسایی شده است، این افزایش باید تا میزان هزینه شناسایی شده در رابطه باهمان دارایی به عنوان درآمد شناسایی شود.
کاهش مبلغ دفتری یک قلم سرمایه گذاری بلندمدت در نتیجه تجدید ارزیابی باید به عنوان هزینه شناسایی شود.چنانچه کاهش مزبور عکس یک افزایش قبلی ناشی از تجدید ارزیابی باشد که به حساب مازاد تجدید ارزیابی منظور شده است، در این صورت این کاهش باید تا میزان مازاد تجدید ارزیابی مربوط به همان سرمایه گذاری به حساب مازاد تجدید ارزیابی بدهکار گردد و باقیمانده به عنوان هزینه شناسایی شود.(بند41)
-افزایش سرمایه به طور مستقیم ازمحل مازاد تجدید ارزیابی مجاز نیست.(بند45)
-هرگاه یک سرمایه گذاری واگذار شود، تفاوت عواید حاصل از واگذاری و مبلغ دفتری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود.در مورد سرمایه گذاری های جاری سریع المعامله که براساس پرتفوی سرمایه گذاری به اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش نشان داده میشود، سود یازیان واگذاری باید نسبت به بهای تمام شده تعیین شود.(بند45)