-کاربرد این استاندارد در حسابداری موارد زیر الزامی است؛ مشروط بر این که به فعالیت کشاورزی مربوط باشد:
الف) دارایی های زیستی (حیوان یا گیاه زنده)
ب) تولید کشاورزی در زمان برداشت
الف) زمین مربوط به فعالیت کشاورزی “موضوع استاندارد شماره 11 با عنوان دارایی های ثابت مشهود”
ب) دارایی های ناشمهود مربوط به فعالیت کشاورزی" موضوع استاندارد حسابداری شماره 17 با عنوان دارایی های نامشهود"
ج) تولیدات کشاورزی بعد از زمان برداشت “موضوع استاندارد حسابداری شماره 8 حسابداری موجودی کالا ومواد”
دارایی زیستی عبارت است از حیوان یا گیاه زنده.
دارایی زیستی مولد عبارت است از یک دارایی که به قصد تولید مثل، اصلاح نژاد ویا تولید کشاورزی، با حفظ حیات دارایی زیستی، نگهداری می شود وقابلیت برداشت دربیش از یک سال را دارد (مثل دام های شیری، تاکستانها، درختان میوه ومرغ های تخم گذار).
دارایی زیستی غیرمولد همان محصول برداشت شده از دارایی های زیستی واحدتجاری میباشد. تولید کشاورزی باید در زمان برداشت به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج براوردی زمان فروش اندازه گیری شود.ارزش تعیین شده مزبور، بهای تمام شده آن محصول محسوب می شود.
دگردیسی شامل فرآیند های رشد، تحلیل، تولید وتولید مثل است که به تغییرات کیفی یا کمی دارایی زیستی می انجامد.
دگردیسی به یکی از نتایج زیر منجر میشود:
1) تغییرات در دارایی از طریق رشد، تحلیل یا تولید
2) تولید محصولات کشاورزی ازقبیل برگ چای، پشم و شیر
فعالیت کشاورزی همان مدیریت بر دگردیسی دارایی های زیستی برای فروش، تبدیل به تولید کشاورزی یا افزایش دارایی های زیستی میباشد.
1) قابلیت تغییر؛ حیوانات و گیاهان به صورت بالقوه توانایی دگردیسی زیستی دارند
2) مدیریت تغییر؛ مجموعه فعالیت هایی که از طریق بهینه سازی و ایجاد شرایط لازم “ازقبیل سطوح تغذیه، رطوبت، و…” فرایند دگردیسی را تسهیل می کند.چنین مدیریتی فعالیت کشاورزی را از سایر فعالیت ها متمایز می سازد
3) اندازه گیری تغییر؛ تغییرات کیفی( مانند اصلاح نژاد، درجه غلظت، و…) یا تغییرات کمی (مانند تولید مثل، وزن،و…) ناشی از دگردیسی به عنوان شاخص های فعالیت معمول مدیریت، اندازه گیری و نظارت می شود.
به مجموعه ای از اقلام نظیر لبنیات، غلات، دانه های روغنی، میوه و تره بار، گل، دام، طیور، ماهی ها و آبزیان و… اطلاق می شود که به واسطه خصوصیات همانند، قابل گروه بندی است.
به بازاری که تمامی شرط های زیر را دارا باشد گویند:
1) اقلام مبادله شده در بازار متجانس (هم جنس) هستند
2) معمولا خریداران و فروشندگان مایل درهر زمان وجود دارند
3) قیمت ها برای عموم قابل دسترسی است
الف) کنترل دارایی را درنتیجه رویدادهای گذشته بدست آورده باشد
ب) جریان منافع اقتصادی آتی مرتبط به دارایی به درون واحدتجاری متحمل باشد
ج) ارزش منصفانه یا بهای تمام شده دارایی به گونه ای اتکاپذیر قابل اندازه گیری باشد(بند12)
-دارایی زیستی مولد باید برمبنای بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته یا مبلغ تجدید ارزیابی، به عنوان نحوه عمل مجاز جایگزین؛ شناسایی و گزارش شود.
-به استثنای دارایی زیستی غیر مولد خریداری شده که تنها در زمان شناخت اولیه به بهای تمام شده شناسایی می شود؛ دارایی های زیستی مولد باید در شناخت اولیه و درتاریخ ترازنامه به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش اندازه گیری شود، به جز در شرایطی که قیمت یا ارزش بازار دارایی زیستی غیرمولد در دسترس نیست وسایر برآوردهای ارزش منصفانه آن به وضوح غیرقابل اتکاست، که در این شرایط بایستی دارایی زیستی غیرمولد به بهای تمام شده پس از کسر هرگونه کاهش ارزش، اندازه گیری شود.
-درآمد ناشی از شناخت اولیه(زمانی که بهای تمام شده در دسترس نیست) دارایی زیستی غیرمولد به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش و درآمد یا هزینه ناشی از تغییر ارزش آن، باید در سود و زیان دوره وقوع منظور شود.(بند23)
-در صورت عدم امکان اندازه گیری ارزش منصفانه دارایی زیستی غیرمولد به گونه ای اتکاپذیر؛ دارایی باید بهای تمام شده پس از کسر هرگونه ارزش، اندازه گیری شود.(بند26)
-واحدتجاری، تولید کشاورزی را در زمان برداشت؛ به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش اندازه گیری می کند.(بند28)
-در قرارداد های آتی فروش؛ قیمت دارایی برای تعیین ارزش منصفانه الزاما مربوط نیست، زیرا ارزش منصفانه منعکس کننده ارزش در بازار جاری است که در آن خریدار و فروشنده مطلع و مایل معامله می کنند. درنتیجه ارزش منصفانه دارایی زیسنی غیرمولد یا تولید کشاورزی الزاما به علت وجود قرارداد تعدیل نمی شود.
-درصورتی که چند بازار فعال برای دارایی زیستی غیرمولد به تولید کشاورزی وجود داشته باشد از مربوط ترین قیمت بازار استفاده می کنیم.(بند19)
-واحدهای تجاری؛ غالبا قرارداد هایی برای فروش دارایی زیستی خود منعقد می کنند، اگر این قیمت قرارداد با ارزش جاری بازار متقاوت باشد، برای تعیین ارزش منصفانه دارایی زیستی ازهمان ارزش جاری استفاده می شود.(بند18)
-درصورتی که بازار فعالی وجود نداشته باشد؛ واحدتجاری از یک یا چند مورد زیر، به شرط دسترسی، برای تعیین ارزش منصفانه استفاده می کند:
الف) قیمت های تضمینی اعلام شده توسط دولت
ب) آخرین قیمت معامله در بازار؛ مشروط براین که در فاصله زمانی بین تاریخ آن معامله و تاریخ ترازنامه تغییر قابل ملاحظه ای در شرایط اقتصادی رخ نداده باشد
پ) قیمت های بازار دارایی های مشابه با در نظر گرفتن تعدیلاتی که تفاوت ها را منعکس می کند
ت) معیار های خاص ازقبیل ارزش میوه براساس جعبه و ارزش گله گوشتی برحسب کیلوگرم.(بند74)
-درصورت کمک بلاعوض دولت به شکل دارایی زیستی، ارزش دارایی معادل ارزش منصفانه آن پس از کسر مخارج برآوردی زمان فروش در زمان شناخت اولیه است.(بند32)
طرح های مزایای بازنشستگی:به برنامه هایی می گویند که به موجب آن برای اعضا پس از خاتمه خدمت؛ مزایایی در قالب حقوق بازنشستگی یا مستمری فراهم میشود، مشروط به آنکه بتوان این مزایا را قبل از خاتمه خدمت براساس شرایط مصوب یا رویه مورد عمل تعیین برآورد کرد.
مزایای بازنشستگی: به حقوق بازنشستگی وسایر مستمری هایی می گویند که به موجب مقررات طرح انتظار می رود باتوجه به سنوات خدمت گذشته اعضا به آنان پرداخت شود.
اعضا: شامل کلیه افراد اعم از شاغلین؛ بازنشستگان و مستمری بگیرانی است که از مزایای طرح بازنشستگی بهره مند می شوند.
صندوق بازنسشتگی: یک شخصیت حقوقی مستقل است که تحت عناوینی مانند صندوق، سازمان، موسسه و… براساس قانون، اساسنامه یا دستورالعمل خاص، درحوزه تامین مزایای بازنشستگی اعضا فعالیت می کند.
ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری:به ارزش فعلی پرداخت های مورد انتظار به اعضای طرح بابت سنوات خدمت گذشته آنها گفته می شود که برمبنای مفروضات اکچوئری محاسبه می شود.
خالص دارایی های طرح (ارزش ویژه طرح):عبارت است از دارایی های طرح منهای بدهی های آن غیر از ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری.(بند5)
-ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری که براساس حقوق و مزایای جاری است، تعهدات مربوط به مزایا را تا تاریخ گزارش اکچوئری افشا می کند.(بند12)
-ارزیابی مبتنی بر اکچوئری باید حداقل هر سه سال یکبار انجام شود.(بند14)
-حق بیمه های دریافتنی باید به مبالغ قابل دریافت اندازه گیری و گزارش شود؛ مشروط به اینکه جریان منافع اقتصادی مرتبط با حق بیمه به درون طرح متحمل باشد.(بند13)
-حق بیمه های دریافتنی؛ مبالغی است که درتاریخ گزارشگری طرح از اعضا، کارفرمایان و دولت قابل دریافت می باشد.حق بیمه مبتنی بر تعهدات قانونی یا قراردادی است.(بند19)
-طرح های مزایای بازنشستگی که شخصیت حقوقی جداگانه ای ندارند نیز در صورت گزارشگری مستقل؛ مشمول این استاندارد می باشند.(بند2)
-گرچه ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری تعهد طرح می باشد؛ اما به موجب این استاندارد به عنوان بدهی در صورت های مالی طرح شناسایی نمی شود بلکه در زیر ترازنامه و یادداشت های توضیحی افشا می گردد.(بند6)
-استفاده کنندگان اصلی گزارش های مالی طرح های مزایای بازنشستگی شامل اعضا، ارکان طرح، دولت و کارفرمایان می باشد. این اشخاص نیاز به اطلاعاتی دارند که اهداف زیر را تامین کند
1) ارزیابی توان پرداخت تعهدات
2) ارزیابی عملکرد طرح
3) تعیین راهبردها و خط مشی های طرح
4) فراهم کردن امکان نظارت عمومی دولت
-ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری باید براساس موارد زیر محاسبه شود:
الف) پرداخت های مورد انتظار طبق شرایط
ب) سنوات خدمت اعضا تا تاریخ موردنظر
پ) سطح حقوق و مزایای جاری اعضا.(بند9)
-دارایی های ثابت مشهود مورد استفاده برای اداره عملیات طرح؛ باید به بهای تمام شده یا مبلغ تجدید ارزیابی به کسر استهلاک انباشته اندازه گیری و گزارش شود.(بند21)
-برای تعیین ارزش فعلی مزایای بازنسشتگی مبتنی بر اکچوئری؛ مزایایی منظور می گردد که باتوجه به احتمال پرداخت (مانند فوت، ازکار افتادگی، انتقال به سایر طرح ها، بازنشستگی و…) انتظار می رود به بازنشستگان و مستمری بگیران پرداخت شود.ارزش فعلی این مزایا با استفاده از مفروضات مناسب تعیین می شود تا ارزش زمانی پول (از طریق تنزیل با نرخ بازدهی مناسب) بین تاریخ تهیه اطلاعات و تاریخ پرداخت مورد انتظار را منعکس کند.(بند13)
-برای تامین نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان صورت های مالی طرح، باید شامل موارد زیر باشد:
ترازنامه؛ صورت تغییرات در خالص دارایی ها، صورت درآمد وهزینه، یادداشت های توضیحی صورت های مالی.(بند21)
در یادداشت های توضیحیصورت های مالی باید ارتباط بین ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری و ارزش منصفانه خالص دارایی های طرح یه استثنای دارایی های ثابت مشهود و خط مشی تامین مالی مزایای بازنشستگی تبیین شود.(بند28)
-ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری باید زیر ترازنامه افشا شود.(بند26)
-به منظور سنجش توان مالی طرح هایی ازقبیل مزایای بازنشستگی و بیمه عمر جهت ایفای تعهدات مربوط به طرح های مذکور، محاسباتی براساس روش های آماری، احتمالات و ریاضیات کاربردی و با استفاده از مکانیزم اکچوئری صورت می گیرد.گرچه ارزش فعلی مزایای بازنشستگی مبتنی بر اکچوئری تعهد طرح می باشد، اما به موجب این استاندارد به عنوان بدهی در صورت های مالی طرح شناسایی نمی شود بلکه در زیر ترازنامه و یادداشتهای توضیحی افشا می گردد.
-باتوجه به مطالعات انجام گرفته و مباحث مطرح شده؛ کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، صورت های مالی طرح های مزایای بازنشستگی را به شرح زیر تعیین نمود:
1) ترازنامه
2) صورت تغییرات در خالص دارایی ها
3) صورت درآمد و هزینه
4) یادداشت های توضیحی
-درآمد حق بیمه باید از تاریخ شروع پوشش بیمه ای و به محض اینکه حق بیمه به گونه ای اتکاپذیر قابل اندازه گیری باشد؛ شناسایی شود.(بند4)
-درآمد حق بیمه این نوع بیمه ها متناسب با الگوی وقوع خطر برآوردی شناسایی می شود.(بند5)
-چنانچه بیمه گر براساس قوانین و مقررات مبالغی را از جانب سازمان های دولتی یا سایر اشخاص ثالث از بیمه گذار دریافت کند و بدون دخل و تصرف آن را به حساب ذینفع واریز کند؛ این مبالغ درآمد بیمه گر تلقی نمی شوند.(بند6)
-درآمد حق بیمه باید به طور یکنواخت درطول دوره بیمه نامه برای بیمه های مستقیم یا درطول دوره پذیرش غرامت برای بیمه های اتکایی شناسایی شود؛ مگر اینکه الگوی وقوع خطر درطول دوره بیمه نامه یکنواخت نباشد که در این صورت درآمد حق بیمه متناسب با الگوی وقوع خطر برآوردی، شناسایی می شود.(بند7)
-بیمه گر ممکن است اطلاعات کافی جهت تشخیص بیمه نامه های صادر شده در اواخر سال مالی که تاریخ شروع پوشش بیمه ای آن قبل از تاریخ ترازنامه است؛ نداشته باشد، این نوع بیمه نامه ها را بیمه نامه های بین راهی می گویند.(بند14)
-مبلغ بیمه نامه های بین راهی براساس تجارب گذشته و رویدادهای پس از تاریخ ترازنامه برآورد می شود و حصه عاید شده آن به عنوان درآمد حق بیمه شناسایی می شود.(بند14)
-بخشی از حق بیمه مرتبط با بیمه نامه های صادره طی دوره مالی که قابل انتساب به پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی است؛ به عنوان حق بیمه عاید نشده شناسایی می شود.(بند15)
-در مواردی که الگوی وقوع خطر درطول دوره بیمه نامه نقریبا یکنواخت است؛ برای محاسبه حق بیمه عاید نشده از روش تناسب زمانی استفاده می شود. شیوه ی محاسبه حق بیمه عاید نشده در روش تناسب زمانی برای بیمه نامه های سالانه شامل روزانه (1/365) یا ماهانه (1/24) یا فصلی (1/8) یا سالانه (1/2) می باشد.(بند17)
-در مواردی که حق بیمه متناسب با گذشت زمان به عنوان درآمد شناسایی می شود؛ روش تناسب زمانی باید به گونه ای انتخاب و بکار گرفته شود که دقت آن کمتر از فصلی (1/8) نباشد.(بند18)
-درصورتی که دوره بیمه نامه بیش از یک سال باشد؛ در اعمال روش تناسب زمانی خق بیمه یکساله در محاسبات مدنظر قرار می گیرد و حق بیمه مازاد بریک سال؛ به طور کامل به عنوان حق بیمه عاید نشده محسوب می گردد.(بند19)
-تعدیل بدهی خسارت معوق براساس اطلاعاتی که پس از شناخت اولیه بدست می آید ضروری است.(بند27)
-مبالغ دریافتنی از بیمه گر اتکایی بابت خسارت واقع شده؛ اعم از گزارش شده و گزارش نشده، باید در دوره وقوع از یک طرف به عنوان دارایی و از طرف دیگر به عنوان درآمد بیمه گر واگذارنده شناسایی شود و نباید حسب مورد با بدهی یا هزینه مربوط تهاتر شود.(بند28)
-در صورتی که حق بیمه های عاید نشده برای پوشش خسارت مورد انتظار مربوط به بیمه نامه های منقضی نشده در تاریخ ترازنامه کافی نباشد باید ذخیره تکمیلی لازم برای آن شناسایی شود.(بند29)
-حق بیمه واگذاری به بیمه گران اتکایی به عنوان هزینه شناسایی می شود و با درآمد حق بیمه تهاتر نمی گردد.(بند33)
-خسارت دریافتی یا دریافتنی از بیمه گران اتکایی نیز توسط بیمه گر مستقیم به عنوان درآمد شناسایی می شود و با هزینه خسارت یا هزینه حق بیمه اتکایی واگذاری تهاتر نمی شود.(بند33)
-مخارج تحصیل بیمه نامه ها باید در زمان وقوع به عنوان هزینه دوره شناسایی شود.(بند44)
-کارمزد های دریافتی و دریافتنی از بیمه گر اتکایی طبق شرایط بیمه اتکایی تعلق می گیرد؛ و بنابراین در زمان شروع پوشش بیمه اتکایی به عنوان درآمد شناسایی می شود.(بند85)
-هدف این استاندارد تجویز روش های حسابداری درآمد و مخارج مرتبط با فعالیت های ساخت ملک است.(بند1)
-این استاندارد در مورد واحدهای تجاری که به فعالیت های ساخت ملک مشغول هستند؛ صرف نظر از اینکه این عملیات جزئ فعالیت های اصلی آنهاست یا خیر، کاربرد دارد و برای ساخت املاک که با هدف استفاده توسط واحدتجاری انجام می شود، کاربرد ندارد.(بند4 و بند3)
-ویژگی اصلی فعالیت های ساخت ملک این است که در بیش از یک دوره مالی انجام می شود.(بند8)
-ماهیت فعالیت های ساخت به گونه ای است که مابه ازای فروش آن ممکن است در زمان های متفاوت وبه مبالغ متفاوت دریافت شود.(بند9)
-زمین نگهداری شده برای فعالیت های ساخت املاک؛ در صورتی که هیچ نوع فعالیت ساخت بر روی آن انجام نشده باشد و انتظار نمی رود فعالیت های ساخت طی چرخه عملیاتی معمول واحدتجاری تکمیل شود:
1) باید به عنوان دارایی غیرجاری طبقه بندی شود.(بند12)
2) به بهای تمام شده پس از کسر هرگونه کاهش ارزش انباشته انعکاس یابد.(بند13)
-مخارج ساخت املاک شامل موارد زیر میباشد:
الف) مخارج مستقیم: مخارجی که به طور مستقیم به فعالیت های ساخت قابل انتساب است؛ شامل مخارج تحصیل زمین (ازقبیل بهای خرید زمین، حق الزحمه کارشناسی، حق ثبت، کارمزد خرید، هزینه های نقل و انتقال وسایر مخارج تحصیل زمین) و مخارج مواد و مصالح ، مخارج انجام شده توسط پیمانکاران، حق الزحمه کارشناسی مخارج دستمزد مستقیم.
ب) مخارج مشترک: مخارج مشترک قابل انتساب به فعالیت های ساخت ملک؛ ازقبیل مخارج تخصیص به پروژه های جاری و آتی ساخت املاک که در یک مکان جغرافیایی مشخص واقع شده اند؛ مانند مخارج زیربنایی مشترک، مخارج قابل تخصیص به تمام پروژه های درجریان ساخت واقع در مکان جغرافیایی مختلف نظیر مخارج کارکنان دفتر فنی واقع در اداره مرکزی.(بند11)
-مخارج قبل از تحصیل زمین به محض تحمل در سود و زیان منظور می شود؛ مگز اینکه چنین مخارجی به طور مستقیم با فعالیت های بعدی ساخت املاک مرتبط باشد که در آن صورت به عنوان جزیی ازبهای تمام شده ساخت املاک محسوب می شود.(بند16)
-تمام مخارج تامین مالی تحمل شده فقط طی دوره هایی که فعالیت های لازم جهت آماده سازی واحدهای ساختمانی برای استفاده موردنظر درحال انجام است، به بهای تمام شده دارایی منظور می شود.(بند18)
1) روش شناسایی ویژه
در این روش مخارج ساخت هر واحد کاملا مشخص است و به حساب همان واحد منظور میشود.مزیت روش شناسایی ویژه این میباشد که مخارج فعالیت های ساخت املاک نظیر مخارج مستقیم ساخت به صورت دقیق و درست به هریک از واحدهای ساختمانی یا پروژه ها تخصیص می یابد ودر نتیجه دراین روش انجام برآورد یا ذهنیت گرایی به حداقل می رسد. مشکل روش مزبور این است که جهت تخصیص مخارج مشترک نمی توان از آن استفاده کرد.(پیوست7)
2) روش ارزش نسبی فروش
دراین روش مخارج به نسبت ارزش نسبی فروش هرواحد بین واحدها تسهیم میشود. مزیت ارزش نسبی فروش این است که تخصیص تمام مخارج فعالیت های ساخت املاک مخصوصا مخارج مشترک را امکان پذیر می سازد. البته استفاده ازاین روش مستلزم دسترسی به ارزش فروش برآوردی واحدهای ساختمانی است ودر برخی موارد واحدهای تجاری در تعیین ارزش فروش برآوردی واحدهای ساختمانی با محدودیت هایی نظیر عدم وجود مظنه های بازار مواجه می باشند؛ استفاده از این روش باعث تطابق بهتر هزینه های ساحت با درآمدهای ناشی از فعالیت های ساخت می گردد.(پیوست 8)
3) روش های مبتنی بر مساحت
دراین روش مخارج به نسبت مساحت هرواحد بین آنها تسهیم می شود. روش های مبتنی بر مساحت؛ امکان تخصیص تمام مخارج فعالیت های ساخت ملک را برای واحدهای ساختمانی فراهم می سازد اما تخصیص مخارج بدون درنظر گرفتن ارزش واحدهای ساختمانی انجام می شود وممکن است تخصیص مخارج به طور منطقی صورت نپذیرد.(پیوست 9)
الف) بهای فروش مورد توافق در قرارداد
ب) هرگونه مبلغ ناشی از تغییر در دامنه کار تعریف شده در قرارداد
ج) حداقل 74% از بهای فروش وصول شده باشد
-روش درصد پیشرفت کار: شناخت درآمد ها و هزینه ها با توجه به درصد تکمیل پروژه؛ روش درصد پیشرفت کار نامیده میشود.
دراین روش؛ درآمد ساخت ملک و هزینه های مربوط به آن، متناسب با درصد تکمیل شناسایی می شود تا درآمدها، هزینه ها و سود یا زیان مربوط به کارهای انجام شده گزارش گردد.(بند14)
-درصد تکمیل را می توان به روش های مختلف زیر تعیین کرد:(بند17)
الف) نسبت مخارج تحمل شده برای کار انجام شده تا تاریخ ترازنامه به کل مخارج برآوردی ساخت
ب) ارزیابی کار انجام شده توسط کارشناسان حرفه ای مستقل
ج) درصد کارفیزیکی انجام شده
-ماحصل پروژه را می توان در صورت احراز تمام شرایط زیر به گونه ای اتکاپذیر برآورد کرد:
الف) مجموع درآمد حاصل از پروژه را بتوان به گونه ای اتکاپذیر اندازه گیری کرد.
ب) جریان ورودی منافع اقتصادی آتی مربوط به پروژه واحدتجاری محتمل باشد.
پ) مخارج لازم برای تکمیل پروژه و همچنین درصد تکمیل آن در تاریخ ترازنامه را بتوان به گونه ای اتکاپذیر اندازه گیری کرد.
ج) مخارج قابل انتساب به پروژه را بتوان به روشنی تعیین و به گونه ای تکاپذیر اندازه گیری نمود.(بند72)
-هرگاه ماحصل پروژه را نتوان به گونه ای اتکاپذیر برآورد کرد:
الف) درآمد واحدهای ساختمانی فروخته شده باید تنها تا میزان مخارج تحمل شده برای ساخت آن واحدها که بازیافت آن محتمل است؛ شناسایی گردد.
ب) مخارج ساخت واحدهای ساختمانی فروخته شده؛ باید در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی شود.(بند72)
-هرگونه زیان مورد انتظار پروژه شامل مخارج رفع نقص باید بلافاصله به سود و زیان دوره منظور شود.(بند71)
-درمواردی که ماحصل پروژه را نتوان به گونه ای اتکاپذیر اندازه گیری کرد؛ نباید سودی شناسایی گردد همچنین ممکن است مخارج ساخت پروژه ازکل درآمد آن، فزونی یابد؛ درچنین مواردی هرگونه مازاد برآورد شده بلافاصله به سود و زیان دوره منظور می گردد.(بند14)
-مخارج ساخت قابل انتساب به واحدهای ساختمانی فروش رفته؛ باید در دوره شناخت درآمد واحدهای یادشده؛ به عنوان هزینه شناسایی گردد.(بند11)
-شناسایی درآمد باید از زمانی آغاز شود که تمام معیارهای زیر احراز گردد:
الف) فروش واحد ساختمانی با انجام اقداماتی ازقبیل امضای قرارداد محرز شده باشد
ب) فعالیت های ساختمانی آغاز شده باشد
پ) ماحصل پروژه را بتوان به گونه ای اتکاپذیر برآورد کرد
-نمونه هایی از مخارجی که به مقدار کار انجام شده مربوط نمی شود شامل:(بند16)
بهای تمام شده زمین
مصالح پای کار
مخارج تامین مالی منظور شده به حساب پروزه
پیش پرداخت به پیمانکاران
-مخارج ساخت ملک که به هزینه منظور نشده است؛ باید به عنوان دارایی شناسایی وبه اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش اندازه گیری شود.(بند12)
-درآمدها و هزینه های شناسایی شده مربوط به واحدهای ساختمانی فروخته شده باید در زمان ابطال یا فسخ معامله فروش، بی درنگ برگشت داده شود.(بند41)
-خسارات دریافتنی از پیمانکاران به دلیل تاخیر در تکمیل و خساران پرداختنی به مشتریان به دلیل تاخیر در تحویل باید به صورت جداگانه در صورت سود وزیان ارائه گردد.(بند47)
-درصورتی که مشوق های فروش یا تضمین هایی برای نجام فروش توسط واحدتجاری سازنده پیشنهاد شود؛ تعهد ناشی از آن براساس استاندارد با عنوان ذخایر؛ بدهی ها و دارایی های احتمالی به حساب منظور می شود. مخارج مربوط به این گونه اقلام نظیر تضمین بازده سرمایه گذاری خریداران برای دوره مشخص؛ به حساب بهای تمام شده پروژه منظور می شود.(بند41)
-سایر مخارج تحمل شده توسط واحدتجاری سازنده ملک به منظور تبلیغ فروش واحدهای ساختمانی به عنوان هزینه دوره شناسایی می شود.(بند41)
-موجودی واحدهای ساختمانی تکمیل شده آماده جهت فروش باید به اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش منعکس شود.(بند41)
-واحدتجاری باید موارد زیر را افشا کند:
الف) روش تعیین درصد تکمیل پروژه
ب) درآمد و هزینه های شناسایی شده ساخت ملک در صورت سود و زیان
پ) برآورد مبلغ مخارج لازم برای تکمیل پروژه های درجریان
ت) صورت تطبیق مبلغ دفتری مخارج شناسایی شده به عنوان دارایی در ابتدا و انتهای دوره که موارد زیر را نمایش دهد.(بند42)
ت-1) مخارج انباشته ساخت املاک در اول دوره، باتفکیک مبلغ دفتری زمین
ت-2) مخارج تحمل شده ساخت املاک طی دوره، باتفکیک مبلغ دفتری زمین
ت-3) مخارج انباشته ساخت املاک که در صورت سود وزیان به عنوان هزینه شناسایی شده است، به تفکیکی دوره جاری و دوره های گذشته
ت-4) واگذاری یا انتقال به طبقه دیگری از دارایی ها یا سایر تغییرات در مبلغ دفتری طی دوره
تقلیل: عبارت است از کاهش در هرسهم یا افزایش در زیان هر سهم؛ یا فرض تبدیل سهام عادی بالقوه به سهام عادی.
ضدتقلیل: عبارت است از افزایش در سودهر سهم یا کاهش در زیان هرسهم بافرض تبدیل سهام عادی بالقوه به سهام عادی .
-واحدتجاری باید مبالغ سود پایه هرسهم را بر اساس سودخالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی محاسبه نماید.
-سود پایه هرسهم باتقسیم سودخالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی بر میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره محاسبه میشود.
-میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره برابر است با تعداد سهام عادی موجود در ابتدای دوره و تغییرات سهام عادی طی دوره که با استفاده از عامل وزنی زمان تعدیل می شود.
عامل وزنی زمان؛ نسبت به تعداد روزهای درجریان بودن سهام به مجموع تعداد روزهای دوره است.
-در تعیین میانگین موزون تعداد سهام عادی در شرکت های سهام عام؛ تاریخ ثبت افزایش سرمایه در مرجع ثبت شرکتها ملاک عمل قرار می گیرد.
-در ترکیب تجاری؛ سهام عادی که به عنوان بخشی از مابه ازای خرید صادر شده است؛ از تاریخ تحصیل در محاسبه میانگین موزون تعداد سهام عادی منظور می گردد.
-در مواردی که تعداد سهام عادی بدون تغییر در منابع یا تعهدات؛ افزایش یا کاهش می یابد؛ میانگین موزون تعداد سهام عادی برای کلیه دوره هایی که اطلاعات آن ارائه می شود باید تعدیل گردد.
-نمونه هایی از مواردی که تعداد سهام عادی بدون تغییر در منابع یا تعهدات کاهش یا افزایش می یابد؛ به شرح زیر میباشد:
1) سود سهمی افزایش سرمایه از محل سود تقسیم نشده یا اندوخته
2) تجزیه سهام
3) کاهش اجباری سرمایه در اجرای ماده 141 اصلاحیه قانون تجارت
-واحدتجاری باید مبالغ سود تقلیل یافته هرسهم را براساس سود خالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی محاسبه کند.
-برای محاسبه سود تقلیل یافته هرسهم باید فرض شود سهام عادی بالقوه تقلیل دهنده؛ در ابتدای دوره به سهام عادی تبدیل شده است؛ مگر اینکه تاریخ صدور آن در طی دوره باشد، که در این صورت تاریخ صدور ملاک عمل است.
-سهام عادی بالقوه تنها در صورتی باید به عنوان تقلیل دهنده درنظر گرفته شود که تبدیل آن به سهام عادی؛ سود هرسهم ناشی از عملیات درحال تداوم را کاهش یا زیان هرسهم ناشی از عملیات درحال تداوم را افزایش دهد.
-واحدتجاری باید سود پایه و تقلیل یافته هرسهم را برای سود خالص یا زیان ناشی از عملیات درحال تداوم به تفکیک عملیاتی و غیرعملیاتی و سودخالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی درمتن صورت سود و زیان ارائه کند.
-در صورتی که افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران باشد؛ با آن همانند افزایش سرمایه نقدی برخورد می شود، یعنی تاریخ اتمام پذیره نویسی حق تقدم مبنای تعیین میانگین موزون تعداد سهام است.(پیوست3 بند6)
-انتشار حق تقدم خرید سهام که قیمت اعمال آن در زمان انتشار کمتر از ارزش بازار سهام بلافاصله قبل از تصویب افزایش سرمایه است؛ دربرگیرنده جایزه میباشد.عنصر جایزه به معنای افزایش تعداد سهام بدون تغییر در منابع یا تعهدات واحدتجاری است و به همین دلیل مانند سود سهمی اقلام مقایسه ای باید به منظور قابلیت مقایسه سال جاری با سال های قبل مجددا ارائه شود.(پیوست3 بند11)